بنیاد تبری

بنیاد تبری
بایگانی
پیوندها

۱۳ مطلب در مرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

حاضرین : فرهود جلالی – طهمورث اولاد اعظمی – احمد ولیپور – احمد جعفری – دکتر بیابانی – محمد رضا جوادیان – مسعود نورانی – عبدالعظیم غضنفری – سعید غلامی نتاج

تاریخ : 94/05/27

موضوع جلسه : شروع به کار کارگروههای تخصصی

جناب آقای دکترولیپور توضیحاتی در مورد کارهای انجام شده در بنیاد جهت شروع به کار کارگروههای تخصصی در حوزه های گردشگری ، محیط زیست ، کشاورزی ، صنعت ، خیرین و فرهنگ و ادب ارائه نمودند.

آقای دکتر ولیپور اظهار داشتند بنیاد باید دارای یک مرکز تحقیقات و مطالعات باشد تا بتواند اثرگذاری مثبتی در کارگروههای تخصصی داشته باشد.

دکتر بیابانی اظهار داشتند بدلیل وجود مازندرانیهای ساکن تهران این ضرورت بوجود آمد تا مرکزی ایجاد گردد تا مازندرانیها بتوانند در آن به تبادل اندیشه و ایجاد راهکارهایی جهت توسعه استان داشته باشند.ایشان اظهار داشتند کوتاهی های نسبت به رفع مشکلات استان و توسعه آن شده است.ترکیب جمعیتی شهرهای استان بدلیل هجوم استانهای همجوار بدلیل وجود مناطق دارای پتانسیل توریسم دستخوش تغییر شده است.ایشان ایجاد یک مرکز یا موسسه مازندران شناسی که بتواند پژوهش های کاملی از جمله میراث و آثار فرهنگی را پوشش دهد ضروری دانستند.

آقای فرهود جلالی در خصوص اقدامات صورت گرفته در بنیاد توضیحاتی ارائه دادند و پیشنهاد دادند آقای دکتر غلامی و دکتر بیابانی مسئولیت کارگروه تحقیقات و پژوهش بنیاد را پذیرفته و با کمک دانشگاه مازندران پژوهشگاه مازندران شناسی را در بنیاد تبری ایجاد نمایند.

آقای دکتر غلامی نتاج اظهار داشتند یک پژوهش باید بعد از به اتمام رسیدن و حصول نتایج باید اجرایی گردد که اگر این امر محقق نگردد ضرورت پژوهش و مطالعات در حوزه های مختلف استان به چالش کشیده میشود.

آقای مهندس عبدالعظیم غضنفری پیشنهاد دادند کارگروهی بنام علم ، فن آوری و آموزش ایجاد گردد تا این کارگروه بتواند در زمینه های استفاده ازفناوری  آی تی مانند اداره سایت و شبکه های مجازی را پیگیر کند و یکی مهمترین وظایف بنیاد را حفظ محیط زیست استان دانستند که این امر با توجه به مسائل موجود در تخریب حوزه های زیست محیطی استان کاری بسیار سخت و همت و تلاش بسیار را می طلبد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مرداد ۹۴ ، ۰۹:۲۹
احمدجعفری


 متولد شهر زیراب سوادکوه می باشد

 فارغ التحصیل مهندسی کشاورزی بطور جدی شعر را دردهه هفتاد از کتابخانه شهر زیرآب آغاز کرد.

 مدت ۱۵ سال دبیر انجمن ادبی قائمشهر بود که حاصل آن بر

گزاری شب شعرها و همایش تخصصی شعر وبروز نسل تازه از شاعران پیشرو را به همراه داشت.

ایشان موسس ومدیر انجمن قلم شمال می باشد که برنامه های مدون سالانه وسخنرانی پیرامون ادبیات وشعر در چهارشنبه های اخر هر ماه با حضور نخبگان جوان وپژوهشگران در پژوهشکده مازندران (ساریشناسی)برگزار می کند.

 اشعار بیشماری از این شا عردر روزنامه و مجلات کشور به چاب رسید

از جمله اشعار وی. در کتاب ماخ اولا در دهه هفتاد وهمچنین نفد وخوانشی بر شعر شاعر در کتاب زایشمرگ های متن نوشته حمید شکارسری انتشارت فصل پنجم139 ودرکتاب تاثیرات متقابل شعر سپید و غزل معاصر توسط 

 مهدی فداکار انتشارات عدن.برزسی شد


ایشان در حال حاضر مدرس کارگاه شعر امروز ودبیر کانون ادبی بامداد کتابخانه های قائمشهرنیز می باشد و چندین دفتر شعر نیز در حوزه کودک و نوجوان نیز چاپ نموده است.

کتابها ی

شعر شاعر

تخت چوبی خواب درخت می بیند

انتشارات نگیما

تهران زمستان ۸۱

شکوفه ای برای سیب شدن 

تقلا می کند

۱۳۸۶انتشارات افراز تهران


دنیا فقط به دیدن تو می ارزید

انتشارات فصل پنجم

۱۳۹۳ تهران

************************************

 

در این خانه را

باز می گذارم

تا

نگران برگشتن نباشی

تا

درخاطرت باشد

تنها راه ندیدن

مرگ است


وگرنه دیدار

در مشت ماست

و فقط

ایمان به باور قفل هاست

 که دست رویا هامان را

ازپشت

می بندد


***********************


گل من
تاب بیاور
روزی گلاب می شوی
وشهری
 مست تو

*******************

می دانستی
اگر می گفتی
دوستت دارم
مرگ ازحسادت 
دست به کار می شود

این شد
که هیچ نشانی ازخودت
بجا نگذاشتی
تا شوق دیدار
 دنباله دار بماند
ومن
 جای آنانی که
دچار سکوتند
حرف
 بزنم













۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۹۴ ، ۱۲:۴۱
احمدجعفری

امیر پازواری شاعر نیمه افسانه‌ای طبری است که به گمان بیشتر محققان و با استناد به اشعارش -که از شاه عباس صفوی نام می‌برد- درسده‌ی 9 10ه.ق می‌زیسته است. ( رک:آقاجانیان،36؛ستوده،7-8؛سعیدی،68) .

در بیشتر تذکره‌های فارسی از او با عناوین «شیخ العجم»،«امیر الشعرا» و «امیر مازندرانی»نامیده شده (همان،1/124،هدایت،68؛قلی پور ،159)، اما در سروده‌هایش و روایات شفاهی و افواه مردم، «کل امیر» خوانده شده  است. (نک:کنز الاسرار...،1/130،ترانه 2) کَل در زبان طبری دو معنا دارد؛ کچل و  مخفف کربلایی. به احتمال قوی منظور امیر از این واژه، کربلایی است نه معنای اول. امیر پازواری روستایی زاده‌ای  از دهستان"پازوار" (دهستانی میان بابل و بابلسر) بوده  و شهرت او نیز از نام همین دهستان است. از اشعار امیر پیداست که او همچون دیگر مردم، از روستای پازوار و لار و لارجان ، ییلاق و قشلاق می کرده است.(ستوده، دیوان امیر،346)   با توجه به اسناد تاریخی بخش امیر کلا منطقه‌ای نزدیک بابل- منسوب به اوست.(ستوده،از آستارا...،4(1)/255؛ صادقی،81)

 دیوان اشعار او به کوشش «برنهارد دارن» روسی و میرزا شفیع مازندرانی در دو جلد به نام «کنز الاسرار»  در 1283ش، در پترزبورگ چاپ شد. در این مجموعه ابیات منسوب به امیر بدون تمایز همراه اشعار دیگر شاعران مازندران آمده است و امروزه اشعار امیر به کوشش برخی محققان با استفاده از ملاک های سبک‌شناسی از اشعار دیگران تفکیک شده است. (فاطمی، موسیقی و ..،36) جلد اول کنز الاسرار با مقدمه ای به آلمانی در سن پترزبورگ(1277ق) وبار دیگر در1377ش به صورت افست در تهران به کوشش منوچهر ستوده و محمد کاظم گل باباپور منتشر شده است.(دبا، ذیل امیر پازواری) جلد دوم کنز الاسرار با مقدمه ای به روسی در 1283ق در سن پترزبورگ و افست آن در 1349ش به کوشش محمد کاظم گل باباپور در بابل منتشر شده است.(همانجا)

ازشخصیت و زندگی امیر  آنچه در دست است بیشتر شکل  نیمه افسانه‌ای دارد. روایت اصلی از این شاعر ماجرای عشق و دلباختگی او به گوهر است که بیشتر اشعارش را تحت الشعاع قرار داده است. بر اساس روایت مشهور این افسانه، امیر مردی روستایی و بی سواد بود  که در اوایل جوانی به دلیل فقر و تنگدستی به نوکری در جالیز اربابی به نام حاج صالح بیگ مشغول شد. عشق امیر به دختر ارباب خود، گوهر، و مخالفت پدر گوهر با این ازدواج امیر را بسیار آشفته کرده بود.  گوهر هر روز به بهانه‌ی دیدار برای امیر ناهار می‌برد. روزی امیر در جالیز ارباب خود مشغول به کار بود  که سوار نقابداری- که حضرت علی بوده است- به سویش می‌آید و از او سؤالاتی می‌پرسد..حضرت علی(ع) از خربزه‌های جالیز، قاچی را به امیر و گوهر می‌دهد و در نتیجه‌ی آن دیدار، زبان هردو به شعر گشوده می‌شود و امیر به اسرار لدنی و حکمت دست می یابد. از آن پس امیر و گوهر با زبان رمزی شعر با یکدیگر سخن می‌گفتند و حتی مسائل حکمی و فلسفی را به شکل چیستان برای هم بیان می‌کنند.

 

امیر گته جان: دومه و ندومه وِ چه چیهamir gete jân: dome-o-nadume ve ČeČie                 

ده و دوازده ندومبه وِ چه چیهdah-o-devâzde nadumbe ve ČeČie                                      

سی و سی و سه ندومبه وِ چه چیه    si-o-si-o-se nadumbe ve ČeČie                                           

 چهل و پانزده وِعمر آدمیهČehel-o-pânzde ve omr-e-âdemie                                         

گوهر: دومه ندومه وِ عمر آدمیه  goher:dumbe-o-nadumbe ve more âdemie                              

ده و دوازده و اولاد علیهdah-o-devâzdeh ve olâd-e-aliye                                                 

سی و سی و سه وِ قرآن نبیه    si-o-si-o-se ve qorân-e-nabie                                                          

 چِل و پانزده وِ عمرِ آدمیهČel-o-pânzde ve omr-e-âdemie                                           

                                      

اشعار امیری‌ از نظر ساختمان زبانی دارای لحن اهالی دشت است، اما در بیشتر ابعاد زندگی مردم کوه و دشت به ویژه در جشن‌ها، سوگ ها و مراسم آیینی کاربرد دارد. «شِرخوان»(شعر خوان)ها امیری را در مجالس سنگین-به ویژه در میان قشر سالخورده-گلو به گلو  و نوبتی و گاهی به همراه آواز طالبا  اجرا می کنند.(همان جا)در تعزیه‌ها به خصوص مجلس عروسی حضرت قاسم، تعزیه امام رضا، دو طفلان مسلم و هم‌چنین در میان چوپانان نیزخوانده می‌شود.(نصری اشرفی،نمایش...،3/563) امروزه بسیاری از اشعار امیری در مراسم سوگ و به شکل موری نیز خوانده می‌شود.  شعر زیر یکی از امیری هایی است که  در بخش مرکزی و جنوب مازندران، بیشتر از زبان پدر و مادر در عزای از دست دادن فرزند-به ویژه پسر - به شکل موری و همراه با ساز لـله‌وا خوانده می‌شود:

انده دار واش هدامه شه گِیلا رِ              داره چله چو بورده مه قوا رِ

اسا که بورده شیر دکفه مه پِلا رِ              خور بیمو ورگ بورده گیلارِ.

Ande dâr-vâš hedâme še gelâ rə/dare Čel-o-Ču baverdə me qevâ rə/esâ ke burde ši:r dakefə vənə pelâ rə/xaver bi:yamu verg baverdə vənə gelâ rə

 

مآخذ:

آذری ،فاطمه،«تبری های امیر و شرفشاه»، امیر پازواری از دیدگاه پژوهشگران و منتقدان،به کوشش جهانگیر نصری اشرفی ،تهران، 1376ش؛

آقاجانیان میری،عسگری،«شرح حال و شعر امیر پازواری»، امیر پازواری از دیدگاه پژوهشگران و منتقدان،به کوشش جهانگیر نصری اشرفی ،تهران ،1376ش؛

اسماعیل پور ،ابو القاسم،«ترانه‌های طبری امیر پازواری و اشعار هجایی ایرانی»،اطّلاعات،5/10/1381ش؛

پاینده لنگرودی، محمود،آیین ها و باورداشت های گیل و دیلم، تهران، 1355ش؛

جوادیان کوتنایی،محمد،«امیر پازواری،زبان و شعر تبری»،در گزیده‌ی مقالات همایش بزرگداشت امیر پازواری،تهران، 1383ش؛

ستوده، منوچهر ومحمدداودی درزی کلایی ،دیوان امیر پازواری،تهران،1384ش؛

همو،از آستارا تا استرآباد،تهران،1366ش؛

سعیدی کیاسری،هادی،«شیخ العجم امیر پازواری»، شعر، 1372ش،س1،شم 1؛

شایان،عباس،مازندران،تهران،1364ش؛

صادقی ،محمد، مشاهیر ادبی مازندران، مشهد ،1386ش؛

عمادی ،اسد ا..وابراهیم عالمی ،نغمه‌های سرزمین بارانی،ساری، 1385ش؛

فاطمی ،ساسان،«موسیقی چهار گوشه‌ی مازندران»،جام جم ،28/3/1381؛

همو، موسیقی و زندگی موسیقایی مازندران،تهران:ماهور،1381؛

قربانی ،احد،«امیری»، امیر پازواری از دیدگاه پژوهشگران و منتقدان،به کوشش جهانگیر نصری اشرفی ،تهران، 1376ش؛

قلی پور گودرزی،شهرام،«درآمدی بر امیر پازواری»، امیر پازواری از دیدگاه پژوهشگران و منتقدان،به کوشش جهانگیر نصری اشرفی ،تهران، 1376ش؛

قلی نژاد ، جمشید ،موسیقی بومی مازندران، ،ساری، 1379ش؛

کبیری،غلامرضا،«زمزمه‌های دیار بی خزان»، اباختر،1381،شم1و2؛

کنز الاسرار مازندرانی،به کوشش برنهارد دارن ومیرزا شفیع مازندرانی،تهران،1349ش؛

موسوی بجنوردی،کاظم،دایره المعارف بزرگ اسلامی،تهران،1380ش؛

نصری اشرفی،جهانگیر،«نقالی های ایران ، البرزو نقل امیر و گوهر»، امیر پازواری از دیدگاه پژوهشگران و منتقدان،به کوشش جهانگیر نصری اشرفی ،تهران، 1376ش؛

همو،نمایش وموسیقی در ایران،تهران،1383ش؛

نیستانی،جواد،بررسی احوال و اشعار امیر پازواری،نامه فرهنگستان،بهار1376،شمـ9؛

هدایت،رضا قلی خان،ریاض العارفین،

ید الهی، علی، نگاهی گذرا به موسیقی مازندران،هنر موسیقی،سال 1،آذر و دی 1377،شمـ6؛

لیلا احمدی کمرپشتی(استفاده از این مقاله با ذکر منبع و نام نویسنده جایز است)      


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مرداد ۹۴ ، ۱۷:۰۴
لیلا احمدی کمرپشتی

گزارشی کوتاه از

آیین پاس‌داشت فرّ و ادب تبرستان

 

تدوین‌کنندگان:

آقایان عادل جهان‌آرا، علیرضا صادقی امیری، سعید غلامی‌نتاج امیری

 و

بانو لیلا احمدی کمرپشتی

ستوده باد دانایی

بنا‌بر گزارش دبیرخانۀ برگزاری آیین پاسداشت فر و ادب تبرستان و سلسله‌نشست‌های تخصصی هم‌اندیشی توسعۀ حوزۀ تبری، آیین پاس‌داشت "فر و ادب و تبرستان" که از یکم تا هفتم امرداد‌ماه سال جاری در سه بخشِ نشست‌های تخصصی در حوزۀ گاه‌شماری و میراث فرهنگی-تاریخی، برگزاری جشن‌ها و آیین‌های بومی و برپایی نمایشگاه عکس و اسناد تاریخی در مجموعۀ فرهنگی و تاریخی نیاوران برگزار گردید، عصر روز چهارشنبه 7 مرداد 1394 به کار خود پایان داد.

آیین "پاسداشت فر و ادب تبرستان" در تاریخ یکم مرداد 1394 به مناسبت آغاز سال 1527 تبری با برپایی نشست تخصصی «تقویم تبری و دیلمی» از سلسله‌نشست‌های تخصصی توسعۀ حوزه تبری، با حضور  ادب‌دوستان و اساتید حوزۀ فرهنگ و هنر و تاریخ، و اعضای انجمن‌های مازنی مقیم تهران در سالن سینمای کاخ -موزۀ نیاوران آغاز شد.

 

در ابتدای برنامه، پس از شنیدن آیاتی از قرآن کریم به سبک تبری با صدای جناب آقای متین رضوانی و اجرای سرود ملی جمهوری اسلامی ایران، مجری توانمند برنامه آقای دکتر موسوی چلک، به مهمانان خوشامد و خیرمقدم گفتند و سپس پیام دکتر منوچهر ستوده را به شرح زیر برای حاضران در نشست تخصصی قرائت کردند.


پس از پایان مراسم گشایش رسمی آیین پاسداشت فر و ادب تبرستان، نخستین نشست تخصصی از سلسله‌نشست‌های هم اندیشی توسعۀ حوزۀ تبری با عنوان «تقویم تبری و دیلمی»- که با هدف اهتمام به حوزه‌های اندیشه‌ای در راستای توسعۀ استان مازندران طرح‌ریزی شده است- آغاز به کار نمود.

 

نخستین مهمان این نشست تخصصی، استاد نصرالله هومند، تاریخ‌دان برجستۀ حوزۀ تبری بودند. ایشان ضمن تبریک آغاز سال تبری، دربارۀ پیشینۀ تقویم تبری سخن گفتند. استاد نصرالله هومند پژوهشگر و منجم آملی با بیان اینکه ساکنان البرزکوه در تمام ادوار تاریخ در زمینۀ 4 مجموعه عناصر فرهنگ و تمدن که شامل زبان، آیین، آداب و حکومت می‌شود، سَرآمد بوده‌اند،‌ اظهار داشتند این حرف بنده نیست، بلکه منابع متعددی گواه بر این موضوع است که تقویم یکی از میراث کهن نیاکان ما بوده است.

وی در ادامه به تاریخچۀ تقویم در ایران اشاره کرد و گفت: البته پروندۀ تاریخ تقویم در کشور ما قدری قطور و مبسوط است که نمی‌توان در یک نشست چند دقیقه‌ای یا چند ساعتی آن را تشریح کرد.

استاد هومند افزود: تقویمی که ما داریم و به نام تقویم تبری معروف است، بیشتر بر پایۀ خراج و مالیات دادن تدوین شده است، در واقع نوعی نظم‌پذیری اقتصادی و سیاسی، در پسِ این تقویم دیده می‌شود. ایرانیان در زمان ساسانیان 2 تقویم داشتند که یک تقویم سیاسی به نام پرسی یا فرسی یا فرس قدیم یزگردی بود و دیگری تقویم مهریان که براساس اختربینی و اخترطالعی تدوین شده است. تقویم تبری زمانی آغاز می‌شود که سلسلۀ ساسانیان تصمیم گرفتند البرز را تسخیر کنند. در واقع این تقویم همان تقویم خراجی است که ساسانیان مجبور بودند این بخش از ایران را بگیرند.

وی تأکید کرد: این تقویم دارای سند است،‌ آخرین زمانی که از البرزیان بخش لاریجان- خراج می‌گرفتند تا زمان فتحعلی‌شاه قاجار، در منابع متعدد ذیل اسناد تاریخ تبری یا خراجی ثبت شده است.

استاد هومند با بیان اینکه نیاز بود که مردم برای زندگی‌شان تقویم داشته باشند، تأکید کرد: در تقویم تبری هر ماه 30 روز است و 5 روز به پتک معروف است که در ابتدای سال وجود دارد. ضمن آنکه این تقویم یکی از تقویم‌های دقیق است که در واقع نسل امروز و البرزیان باید به خود ببالند که دارای چنین تقویمی بودند و هستند. ایشان در ادامه دربارۀ چگونگی محاسبۀ ماه و سال تبری و دیلمی صحبت کردند و میان این دو تقویم مشابهت‌هایی قائل شدند.

 

در ادامۀ برنامه آقای محسن محمدزاده برای حضار موسیقی اصیل مازندرانی- لله‌وا- را اجرا کردند که مورد تشویق حضار قرار گرفت.

 

خانم دکتر پروین پورمجیدی از اساتید جوان رشتۀ فرهنگ و زبان‌های باستانی ایران، عضو هیئت علمی دانشگاه ورامین و استاد مدعو واحد علوم و تحقیقات تهران، دربارۀ تقویم تبری و جشن‌های تبری سخن گفتند. ایشان با استناد به کتب تاریخی و متون اوستایی، نژاد مازندرانی‌ها را از ماریندک فرزند سام دانستند و در ادامه ضمن توضیح مختصر دربارۀ روند تقویم تبری به بحث جشن‌ها به‌ویژه جشن تیرماسیزده‌شو پرداختند و منشأء پیدایش این جشن را دو رخداد دانستند: نخست ماجرای پرتاب تیر آرش کمانگیر و پیروزی ایرانیان بر توران و دیگر نبرد الهۀ باران، تیشتر، با دیو اپوش (خشکسالی). که مورد نخست در بین عامۀ مردم توجیه بیشتری دارد، ولی به نظر می‌رسد عامل دوم منطقی‌تر باشد.  علت مصادف شدن تیرماه‌سیزده تبری با آبان ماه این است که در تقویم مازندران ماه سی روز است و در پایان سال چند روز به عنوان پنجه یا پتک داریم. از زمان خسروپرویز پتک محاسبه نشد، لذا تیرماه تبری مصادف شد با آبان ماه.

 

آقای فرهود جلالی کندلوسی، مدیرعامل مرکز فرهنگی-هنری پارپیرار، سخنران بعدی برنامه بودند که بیشتر دربارۀ رابطۀ تقویم و کار به ایراد سخن پرداختند. ایشان تأکید داشتند در فرهنگ مردم مازندران تقویم و توالی روز و شب، نقش مهمی دارد و شب مقدم بر روز است و نام‌گذاری بیشتر آیین‌ها با پسوند یا پیشوند «شو» بیانگر اهمیت این موضوع است. مبدأشناسی زمان نیز یکی از مسائلی بود که آقای جلالی مطرح کردند. وی سپس به نقش واژه‌هایی که کارکرد کار و زندگی مردم را نشان می‌دادند، اشاره کرد و گفت: در گذشته برخی از زمان‌ها یا مناسبت‌های کسب و کار نه با شمارش زمان دقیق روز و شب، بلکه بر اساس کارکرد آن بیان می‌شدند. برای مثال وقتی می‌گفتند «میرزانهار» منظورشان حدود ساعت 11ظهر بود، زیرا در این زمان بیشتر کسانی که شأن بیشتری داشتند یا کدخدا و ارباب بودند، زودتر از دیگران مشغول خوردن ناهار می‌شدند و به همین دلیل این زمان خود مبنایی برای کار و عمل شمرده می‌شد.

جلالی در ادامه مبنا و معنای برخی از ستاره‌ها مانند روشنک یا روجا، ترازی‌کا یا گل‌کا و هفت‌برارک را تشریح کرد. ایشان در ادامه به نقش فرهنگ اقوام در تثبیت زندگی و پایداری آن اشاره کردند و گفتند در دانش بومی ما فرهنگ همیاری و مشارکت وجود داشت و توجه به فرهنگ بومی می‌تواند در تسهیل و بهبود زندگی مدرن نیز مؤثر باشد.

 

در ادامۀ برنامه، کوتاه‌نوشتی از زندگی‌نامه و آثار قلمی استاد نصرالله هومند به شرح زیر قرائت شد:

     

و در پایان این نشست تخصصی از 40 سال فعالیت پژوهشی و مقام علمی استاد هومند با اهدای تابلو خوشنویسی به خط استاد «خسرو شیرچی» و کتاب نفیس تفسیر کتاب‌الله ابوالفضل بن شهردویر دیلمی به قلم سید محمد عمادی حائری، تقدیر و تجلیل به عمل آمد.

  

 

 

 

حاضران در نشست تخصصی تقویم تبری و دیلمی با آوای خوش سرنازنان، دهل‌کوبان و نوروزخوانانی که در محوطۀ مجموعۀ فرهنگی تاریخی نیاوران، نوید آمدن سال 1527 تبری را سر داده بودند، از سالن خارج گشته و راهی کوشک احمدشاهی شدند تا در دومین بخش از برنامه‌های روز نخست، آیین گشایش نمایشگاه «تبرستان کهن» را برپا نمایند.

 

در این نمایشگاه که تا پایان هفتۀ نخست سال نو تبری (چهارشنبه هفتم مرداد ١٣٩٤) ادامه داشت، عکس‌ها و اسنادی قدیمی از پهنۀ تبرستان قدیم به نمایش گذاشته شد و در کنار آن نمادهایی از حوزۀ مردم‌شناسیِ حوزۀ تبرستان نیز به نمایش درآمد.

 

در این نمایشگاه بیش از چهل عکس و سند تاریخی که به کوشش و تلاش پژوهشگران و مورخان حوزۀ تبری گردآوری گردیده بود و همچنین دست‌افزارهای بومی زندگی اغلب مناطق تبرستان به نمایش درآمد.

           

در بخش سوم از برنامۀ روز نخست، آیین بومیِ جشن «فردینماشو» به ‌مناسبت آغاز سال یکهزار و پانسد(پانصد) و بیست هفت تبری، در حیاط مرکزی مجموعۀ نیاوران با باشندگی تعداد فراوانی از عموم علاقه‌مندان برگزار گردید. امیری‌خوانی، اجرای آیین نوروز‌خوانی، رقص شالی، اجرای رزم آیینی و پهلوانی، بومی‌خوانی حماسی و موسیقی بومی و پخش آش سنتی از مهم‌ترین بخش‌های  این جشن کهن بود.

 

در این مراسم ابتدا گروه تبری برادران و خواهران محمدی به همراه هم‌آوایان و گروه هنری رقص آیینی، بخش‌هایی از فرهنگ کار و موسیقی محلی را برای حاضران اجرا کردند. این مراسم که در فضای باز برگزار شده بود، با استقبال پرشکوه همشهریان غیر مازنی همراه شد.

سپس گروه «بل‌ و وا» (آتش و باد) که از بهشهر به تهران آمده بودند، قطعات مختلف از آهنگ‌ها و ترانه‌های بومی را اجرا کردند. بانوجان و لاره لاره از جملۀ این ترانه‌ها بودند که گاه با همخوانی حاضران اجرا می‌شد.

  

    

در ادامۀ برنامه، بانو «یاسمن اسدی»، هنرمند 8سالۀ بابلی، شعرها و ترانه‌های بومی ازجمله اشعاری از امیرپازواری را قرائت کرد.

    

در جشن فردینماشو  افزون‌بر گروه آیینی تبری به سرپرستی آقای جلال محمدی و اجرای موسییقی بومی گروه بل و وا به سرپرستی جناب آقای گرجی، گروه موسیقی سنتی به سرپرستی جناب آقای فرامرزی، گروه موسیقی مرکز فرهنگی پارپیرار به سرپرستی جناب آقای دیوسالار، گروه اجرای آیینی پارپیرار به سرپرستی جناب آقای خسرو علیزاده و گروه نوروزخوانی (سرنا و دهل) به سرپرستی جناب اقای لهراسبی نیز به اجرای برنامه‌های شاد برای حاضران پرداختند. پایان‌بخش این جشن، توزیع آش سنتی به مناسبت آغاز سال نو تبری در میان مهمانان بود.

***

در روز جمعه دوم مرداد 1394 و نخستین روز از سال 1527 تبری آیین پاسداشت فر و ادب تبرستان با نشست تخصصی «میراث فرهنگی- طبیعی تبرستان» از سسله‌نشست‌های تخصصی توسعۀ حوزۀ تبری ادامه یافت. همچنین اکران مستند سینمایی «فریاد سکوت» اسپهبدخورشید و رونمایی از کتاب سوادکوه میراث‌دار تبار کهن با باشندگی مهمانان و عموم علاقه‌مندان  از ساعت 16:30 تا 19:30 در محل سالن سینمای اختصاصی کاخ- موزۀ نیاوران برگزار شد.

      

در بخش نخستِ این نشست تخصصی، جناب پروفسور هرمیداس باوند گفتاری پیرامون تاریخ و فرهنگ تبرستان ایراد نمودند و پس از پخش نمآهنگ مازندران و اجرای تک‌نوازی «للِـه وا» توسط آقای محمدزاده، جناب اقای محمد عظیمی دربارۀ غارهای پیش از تاریخ، «هوتو و کمربند»، گزارشی را ارائه نمودند. پس از ارائه گزارش، آیین رونمایی از کتاب  سوادکوه میراث‌دار تبار کهن نوشتۀ احمد باوند سوادکوهی و مقدمۀ هرمیداس باوند سوادکوهی انجام شد و در پایان برنامه نیز فیلم مستند سینمایی «فریاد سکوت» اسپهبدخورشید، ساختۀ مجید امیدی‌راد به نمایش عموم درآمد و با استقبال باشندگان مواجه گردید. همچنین نقدی کوتاه پیرامون این مستند از سوی استاد اسماعیل براری کارگردان برجستۀ سینما انجام گرفت. در پایان برنامه نیز از همۀ اساتید و دست‌اندرکاران این برنامه و همچنین از جناب پروفسور هرمیداس باوند به‌پاس کوشش‌های علمی‌شان سپاس‌گزاری و ارج‌دانی گردید.

      

     

در پایان، نیاز به یادآوری است، آیین پاسداشت «فر و ادب تبرستان» به منظور گرامی‌داشت آیین‌ها و آداب بومی و ملی و با انگیزش «میراث مشترک اقوام» در راستای نیل به یکپارچگی ملی و اتحاد اقوام و همچنین آگاهی شهروندان با آداب و فرهنگ و گویش و موسیقی حوزۀ تبرستان به کوشش انجمن‌ها و سازمان‌های مردم‌نهاد حوزۀ تبرستان ازجمله بنیاد هم‌اندیشان تبری، انجمن جوانان سپید پارس، موسسۀ فرهنگی هنری پارپیرار، کانون توسعه پایدار امیرکلا (بنیاد امیرپازواری)، انجمن فرهنگی- هنری تلارپه (قائمشهری‌ها، سوادکوهی‌ها و جویباری‌های مقیم تهران)، انجمن سوادکوهی‌های مقیم تهران (سوادکوه‌شناسی) و با همراهی مجموعۀ فرهنگی تاریخی نیاوران، گروه همیاران پارپیرار، انجمن فریدونکناری‌های مهاجر، انجمن جویباری‌ها، شورای هماهنگی انجمن‌های میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، سازمان میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری کشور و استان مازندران، ادارات کل ورزش و جوانان و فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران و دیگر انجمن‌ها و دوست‌داران حوزۀ فرهنگ و تاریخ تبرستان در مجموعۀ فرهنگی تاریخی (کاخ موزه) نیاوران برگزار گردید.

  

 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۹۴ ، ۲۲:۱۱
لیلا احمدی کمرپشتی

زیستن در گسترۀ پاک مازندران، سرزمین درختان ابهام‌آمیز و کو‌های سربه فلک کشیده با بوی باران و نم کاهگل بهانه‌ی خوبی است برای سرودن و عاشق بودن. آری عشق و سرودن! عشقی که میراث امیر و گوهر، طالب و زهره و هزاران عاشق گمنام مازندران‌ است و با روح و جان مردم عجین شده است. آمیزش مردم مازندارن از گذشته تاکنون با موسیقی و ترانه‌های تبری سبب شده است تا همواره شاهد شکوفایی شاعران شوریده‌ی این خطه باشیم. یکی از شاعران تبری‌سرای مازندران کیومرث احمدی کمرپشتی است.

کیومرث احمدی کمرپشتی متخلص به «کیا» و مشهور به «عمو کیا» در سال 1340‌ش در روستای کمرپشت زاده شد. وی پسر بزرگ خانواده بود. پدرش دامدار و بی‌سواد بود و آرزو داشت که کیا باسواد شود، از این رو با وجود مشکلات مادی و نبود امکانات، فرزندش را به تحصیل علم تشویق می‌کرد.کیا تحصیلات ابتدایی را در روستای دوآب سپری کرد و برای تحصیلات راهنمایی به پل‌سفید رفت. پس از اتمام دوران دببرستان در رشته‌ی راه و ساختمان (دبیرستان قائمشهر) به خدمت مقدس سربازی رفت و پس از آن در بانک ملی ایران مشغول به کار شد. زیستن در محیط پاک و سادۀ روستایی و آشنایی با موسیقی محلی- به ویژه ساز لله‌وا و ادبیات شفاهی- از دوران کودکی سبب شد تا ذوق سرودن اشعار تبری به او روی آورد. ذوق سرودن شعر و علاقه به ادبیات شفاهی و موسیقی در خانواده‌ی او موروثی بود. مادرش شعر می‌سرود و پدرش علاوه بر نواختن لله‌وا، داستان‌های و افسانه‌های شیرین نقل می‌کرد.کیا نخستین شعرش را پس از پایان خدمت سربازی در وصف شهید زارعیِ روستای دوآب سرود که با استقبال و تشویق زیادی روبه‌رو شد. او با نگاه خاصی که به محیط و مردم اطراف داشت، دردهایشان را لمس می‌کرد و آن را دستمایه‌ی اشعار خود قرار می‌داد. 

اشعار تبری او در مجموعه شعر ببۀ اویا در 1393 به کوشش لیلا احمدی کمرپشتی منتشر شده است. این مجموعه شامل غزل، مثنوی، دوبیتی، امیری، ترجیع بند است. بسیاری از اشعار او بیانگر درد مشترک جامعه و طبیعت بکر اطراف او است. او خود را متعلق به شهر خاصی نمی‌داند، بلکه در اشعارش خود را فرزند مازندران خطاب می‌کند و هم‌نوا با نوای بلبل و توکای آن در غم طبیعت پاکش مرثیه می‌خواند و مویه می‌کند:

مازِرون پِرِس مِنِمه تِه بِرامِندی پِسر                         تِه لالهی سِرخِ دیمِ و تِه وَنوشهی چَتر

در مجموعه‌ی «ببه‌ی اویا» سعی بر این است تا اشعار تبری کیومرث احمدی کمرپشتی به خوانندگان و علاقه‌مندان شعر تبری معرفی شود. این مجموعه شامل دل‌سروده‌های شاعر است که آنها را تنها برای دل درمند و عاشقش سروده است. اشعار کیا در قالب مثنوی، ترجیع‌بند، غزل، دوبیتی و امیری است. وی در اشعارش مقید به قواعد عروضی و فنون شعری نیست. اشعارش گه‌گاه از وزن عروضی خارج می‌شود. این خصیصه را به‌خصوص در اشعار بلند و ترجیع‌گونۀ او می‌توان مشاهده کرد. اما در استفاده از فنون شعری شاعر ناخودآگاه چنان ماهرانه عمل می‌کند که گاهی شاهکار می‌آفریند.

مهمترین خصیصه‌ی شعر کیا عشق است. عشق در اشعار او به دو بخش فردی و اجتماعی تقسیم می‌شود. در عشق فردی او عاشقی شوریده است که هر لحظه در تکاپوی رسیدن به معشوق است. معشوق او چهره‌ی خاصی نیست؛ پدر، مادر، همسر و فرزندان را هم شامل می‌شود. او عشق را از پدر می‌آموزد و به عشق مجنون‌وار او به ننا (مادر) غبطه می‌خورد و آرزو می‌کند کاش روزی همچون پدر عاشقی واقعی باشد:

کی ببهی واری عاشق بَدیه      شه زن و وَچهی رَفق بدیه

کیا از کوه و پرندگان و درختان یاری می‌طلبد تا دمی به جایگاه وصال برسد. در عشق اجتماعی او عاشق وطن و زادگاه مادری خود و در حسرت بهشت گمشده‌‌، یعنی گذشته‌ و کودکی‌اش است و همواره از اینکه گرفتار و دربند زندگی مدرن و شهری شده است، می‌نالد. او همچون نیمای شاعر هیچ‌گاه به زندگی شهری عادت نکرده است:

دِل سَروشتِه بیقراره گِنه اَی کوه رِ خوامبه       هِمالِندی لینگ پِه خسته چِش خو رِ خوامبه

در لا‌به‌لای اشعار او مسائل اجتماعی و رنج مردم مازندران همراه با طنزی تلخ به تصویر کشیده شده است.

یکی از ویژگی‌های شعری کیا شخصیت‌‌بخشی به اشیا بی‌جان و موجودات طبیعت است. او به عناصر طبیعت، درختان، گیاهان، پرندگان و حتی سنگ و کوه و رود شخصیت انسانی می‌دهد، با آنها نجوا می‌کند و گاهی آنها را تنها همدم تنهایی‌اش می‌داند:

وَنوشه کَهو لوشه بِرمه گَلی بونه شونه      بِلبِلِ گِسِ کَفِنه پیتکِله سَر دِنه صِد

تصویرسازی و تجسم زنده‌ی طبیعت، توصیف زندگی چوپانی و گالشی، توجه به عناصر موسیقی محلی و واژگان خاص آن، نوآوری در ترکیب واژگان و استفاده از واژگان خاص و اصیل تبری، توصیف فضای کوهستان و موجودات آن، ذکر آیین‌های خاص تبری، توصیف پوشش و معیشت مردم مازندران، توجه به زادگاه و پیشینه‌ی تاریخی اجدای‌اش، اشاره به ترانه‌های فولکلوریک به ویژه امیری و طالبا (شاعر در بخش امیری‌ها از سبک شعری امیر پازواری بهره برده است)، استمداد از نیروی مافوق طبیعت، اعتقادات قلبی و حضور بی‌قید و شرط خداوند در تمام مراحل زندگی او از ویژگیهای سبکی شعر کیا است.

کیا در شعر «سه برار» -که داستان زندگی اجدادان او است- هم‌نوعان خود را به دوری از سیاست و تضاد و اختلافات قومی، غرض‌ورزی، کینه‌توزی و حسادت توصیه می‌کند و با دعوت به همبستگی و وحدت، خواهان خوشبختی و سعادت آنان است:

عمر آد‌می‌اتّا روز دِ روزِ               حیفه با کینه کدورت بسوزه

مشکلات اجتماعی، هدر رفتن منابع طبیعی، خروج بی‌رویه جوانان جویای کار از روستاها و شهرهای مازندران از دغدغه‌های فکری او است که در اشعارش نمود یافته است. یکی دیگر  از ویژگی‌های اشعار اواستفاده از واژگان اصیل تبری است. 


مِه دل تَنگِ خوامبه زار زار بِوار                            

داغِ دِل و فراغِ یار بِوارِم                                                

بِپلاسِ لاله رِ دوره بَزِنِم                                                    

بِه مثلِ  بِلبِل تینار بِوارِم                                               

یارِسّه کوکو بَوِّم سونِ کَکی                                          

اَتی این دار، اَتی اون دار بِوارِم                                        

کَهر یابو کوئه تیمار هاکِنم                                                

صدایِ زنگِ چارویدار بِوارِم                                        

شیرِ زِغال بَوِّم پیتِه گوهالِه                                                   

سَمِند و قَزِلِ سَربار بِوارِم                                             

بِچا بِچای جا سِلار دَهیرِم                                                   

بَسوزِندی صَرای زار بِوارِم                                                 

پیرِ گالِشِِ چِشِ اَسری بَوِّم                                                

یادِ وِرگ بَزِه تَرنِمار بِوارِم                                            

قَلی هاکِرده نویِ داغِ ماسَرِ                                                                                                   

به یاد بِشکِسّه تِلار بِوارِم                                                

بی رَمِه چَپونِ تَکا بَووشم                                                 

داغِ فِرام و وَره مار بِوارِم                                                

مُختِبادِ هیلَنگ بَوِّم بکِشم                                         

پِشتِ سَر چَرخِ روزگار، بِوارِم                                       

شوچر منگِلِ یاد هاکنم داد                                       

ونه کتِل تَشِ کنار بِوارِم                                                   

وِنِه خِل بِن بَسوتِ کِلوا                                                      

وِنِه سِسّریک و زینار بِوارِم                                                   

کشتِ دَس هاییرِم ،تورکِله رِ دوش                                     

داغِ پیته وَلِ نَمدار بِوارِم                                                

تِلکایِ سیو رَختِ دَر هاکِنم                                              

مرگ وِلوِلی و سَردار بِوارِم                                              

موزیِ لُختِ تَن رِ دست بَکِشِم                                           

هِنیشِم دامِنِ اِزاّر بِوارِم                                                  

 نِواجِش هاکِنم صِوی نِماشون                                             

تَش دَکِته چِشمهی لار بِوارِم                                           

«کیا»یِ نونِ پِشتِ خِرش داغ                                            

هِوار بَکِشِم و شِوار بِوارِم                                                 

§        دلم تنگ است، می‌خواهم زار زار بگریم؛ از داغ دل و فراق یار بگریم.

§        به دور لالهی پلاسیده بگردم و همچون بلبل داغدیده بگریم.

§        برای یارم همچون فاخته، گاهی بر این درخت و گاهی بر آن درخت بگریم .

§        اسب قهوهایام کجاست تا تیمارش کنم؟ و از صدای زنگ اسبان چارواداران بگریم.

§        به جای زغال آب گرفته، جوال کهنه شوم بر روی سمند و غزال بگریم.

§        با گل پامچال رفیق و همدم شوم و از زاری و گریهی جنگل خشکیده بگریم .

§        اشک چشمان گاوبان پیر شوم و به یاد گاو تازه زاییده که گرگ او را دریده بگریم.

§        از داغ سرماست در ظرف چوبی جلا داده و به یاد خانه و سرای گاوها که ویران شده است بگریم.

§        یار چوپان بی‌گله شوم و چرخ روزگار را به دنبال خود بکشم و بگریم.

§        چوب دستان چوپان شوم و از داغ گوسفند نزاییده و مادر گوسفند بگریم.

§        آغل گوسفندان را هنگام چرای شبانه‌شان یاد کنم و در کنار کندهی آتش گرفتهاش بگریم.

§        به قربان نان سوختهی زیر خاکسترش شوم؛ برای جرقهی آتش آن زار زار بگریم.

§        لباس سیاه گلابی وحشی را از تنش به در آورم و از داغ سوگ درخت گل ابریشم و سرو بگریم.

§        بر بدن برهنهی بلوط دست بکشم و سر بر دامن درخت آزاد بگذارم و بگریم.

§        صبح تا غروب مویه کنم و بر چشمهی آتش گرفتهی کوهستان بگریم.

§        از داغ خورشت روی نان کیا فریاد کنم و به شدت بگریم.


برگرفته از: مقدمۀ ببۀ اویا

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۹۴ ، ۰۹:۰۲
لیلا احمدی کمرپشتی

جلسه مشترک ستاد اجرایی و دبیران کمیته ها با اعضای هیات مدیره بنیاد تبر ی .

پیگیری مصوبات هیات مدیره ، اجرایی شدن برنامه های کمیته ها ، آغاز فعالیت کارگروه های تخصصی و ... .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مرداد ۹۴ ، ۰۹:۰۷
احمدجعفری

دریاچه میانشه در ۳۵۰ کیلومتری تهران و در جنگل‌های بکر چورت در بخش چهاردانگه شهرستان ساری واقع در ۸۰ کیلومتری جنوب ساری واقع است. وسعت این دریاچه حدود ۲٫۵ هکتار است. این دریاچه به دلیل نزدیکی به روستای چورت، دریاچه چورت هم نامیده می‌شود.

این دریاچه حدود دهه ۱۳۰۰ خورشیدی بر اثر زمین‌لرزه و رانش زمین و در پی آن بسته شدن مسیر آب چشمه‌ای که در کنار دریاچه قرار دارد، بوجود آمده‌است. هنگام کاهش آب، پدیدار شدن باقیمانده درخت‌هایی که در محل پیدایش دریاچه بوده‌اند منظره ویژه‌ای را ایجاد می‌کند. این دریاچه در شکاف دره‌ای با شیب زیاد قرار گرفته و دور تا دور دریاچه را پوشش‌های جنگلی بکر و درختان قدیمی در بر گرفته‌است. شکل هندسی دریاچه به شکل بیضی کشیده بوده و ژرفای آن با توجه به میزان بارش‌های فصلی متغیر است. ماهی‌های موجود در دریاچه توسط افراد محلی به دریاچه انداخته شده‌است.

وسعت این دریاچه حدود ۲.۵ هکتار است و محلی ها به آن، دریاچه میانشه هم می گویند اما به دلیل نزدیکی آن به روستای چورت به این نام خوانده می شود.

زمانی که آب دریاچه پایین می آید، باقیمانده درخت هایی که در محل پیدایش دریاچه بوده اند پدیدار می شود و منظره زیبایی را ایجاد می کند که شاید در کمتر نقطه ای از ایران دیده باشید. این دریاچه یکی از زیباترین جاذبه های تفریحی استان مازندران است که برای رسیدن به آن می توانید مسیر جنگلی را در پیش بگیرید و لذت پیاده روی در میان درختان انبوه را هم تجربه کنید. البته این مسیر مجهز به استراحتگاه و سرویس های بهداشتی است و همین از سختی پیاده روی هایتان کم خواهد کرد!

برای رسیدن به دریاچه چورت، باید مسیر ساری کیاسر را در پیش بگیرید. بعد از طی مسافتی در حدود ۲۵ کیلومتر بعد از تابلوی روستای چورت وارد مسیر فرعی می شوید. ۱۵کیلومتر جلوتر، در جاده آسفالته به روستای چورت خواهید رسید. پس از روستا چندین مسیر خاکی برای دسترسی به دریا وجود دارد. مسیر جاده خاکی به طول ۱۰ کیلومتر به دریاچه چورت منتهی می شود. برای دسترسی می توانید از راهنمایان محلی هم کمک بگیرید.



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ مرداد ۹۴ ، ۱۱:۴۲
احمدجعفری

با تشکر از دکتر محمدرضا حسن پور، روابط عمومی ستاد اجرایی جشنواره ..


این جشنواره برای اولین بار در سطح ملی کشور با حضور 100 هنرمند برگزار شد که از همه ی استانها حضور داشتند که شرکت کنندگان آثار هنر مفهومی خود را در قالب حفظ محیط زیست و جنگل در دودانگه ساری جنگلهای بولا ارایه کردند سرکار خانم ابتکارو هیات همراه،آقایان مهردادی مدیرکل محیط زیست استان و معاونین ،دلاور بزرگ نیا مدیرکل میراث فرهنگی و گردشگری استان و معاونت ایشان آقای ماهفروزی، آقای احد جاودانی مدیرکل فرهنگ و ارشاد استان نیز از جشنواره بازدید داشتند.


مهربانانم!

شکستید

 سالهای غریتم را

باحضورتان 

فراموش خواهم کرد درد 

شاخه های بریده ام را


ابرههای دلتنگیم را

دربغضی خاموشی بلعیده ام

تا شکوه بودنتان راپاس بداریم

عزیزانم!

گرمی نفستان را سبز خواهم کرد

هرچند ایل تبر بدستان اینچنین نخواهند

ومن 

سبزتر ازهمیشه 

ازعمیق ترین درهها تا اوج کوهها

با شما نفس خواهم کشید


درختی ازجنگل بولا

عبدالرضا احمدی دبیر جشنواره  دهم مرداد نودوچهار

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ مرداد ۹۴ ، ۰۹:۰۶
احمدجعفری

حسن جعفر تبار خوشنوسیس خوش ذوق بابلی که ساز نی را نیز به خوبی می نوازد.

حسن جعفر تبار متولد 1351 شهرستان بابل است و در حال حاضر ساکن تهران میباشد.وی هنرمند خوش ذوق در خوشنویسی نستعلیق شکسته میباشد.

در ذیل تعدادی از آثار او به نمایش گذاشته شده است.




۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۴ ، ۱۳:۱۳
احمدجعفری

جشنواره طبیعت 7 تا 9 مردادماه با رویکرد هنرهای معاصر در جنگل های بولای دودانگه ساری برگزار می شود/ از سراسر کشور بیش از 60 هنرمند آثار هنری خود را در سبک های لندآرت، پرفورمنس و ویدئوآرت ارائه خواهند داد/مدیرکل ارشاد مازندران حمایت خود را از این جشنواره اعلام کرد.

جشنواره طبیعت با رویکرد هنرهای معاصر در جنگل های بولای دودانگه ساری برگزار می شود.


عبدالرضا احمدی -کارشناس ارشد پژوهش هنر و دبیر این جشنواره- در نشست شورای سیاست گذاری جشنواره طبیعت که با حضور مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران تشکیل شد، گفت: حفظ و صیانت از جنگل ها و رودخانه های کشور به ویژه مواهب طبیعی استان مازندران، یکی از اساسی ترین دغدغه های هنرمندان است.

وی با اشاره به اینکه از سراسر کشور بیش از 60 هنرمند آثار هنری خود را در سبک های لندآرت، پرفورمنس و ویدئوآرت ارائه خواهند داد، اذعان کرد: این هنرمندان از تاریخ 7 تا 9 مرداد با تولید 30 اثر هنری طبیعی در جنگل های بولا از توابع دو دانگه ساری، میزبان جشنواره طبیعت خواهند بود.


احمدی همچنین این جشنواره را از ابتکاراتی دانست که برای نخستین در مازندران اجرا می شود و افزود: پس از پایان جشواره برای احترام به طبیعت، تمام آثار جمع آوری خواهد شد و فقط از طریق فیلم و عکس، انتقال مفاهیم این جشنواره را استمرار خواهیم داد.


در ادامه محمدرضا حسن پور -مدیر روابط عمومی جشنواره و عضو بنیاد تبری- در خصوص ضرورت شکل گیری و برنامه های این جشنواره توضیحاتی ارائه داد و خاطر نشان کرد: مازندران با داشتن بسترهای لازم علمی، فرهنگی، گردشگری و زیست محیطی می تواند همواره فضاهای مناسبی را برای برگزاری چنین برنامه هایی در اختیار دارد.

احد جاودانی -مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران- نیز در این نشست حمایت خود را از جشنواره طبیعت اعلام کرد و گفت: نفس کار در حوزه محیط زیست با زیربنای فعالیت های فرهنگی و هنری بسیار پسندیده است که ما باید در این راه دغدغه های حامیان طبیعت و محیط زیست را به خوبی منعکس کنیم.


وی با تاکید بر ضرورت پرداختن به موضوعات مهم کشور در امر محیط زیست از جمله بحران کم آبی، تبلیغ صرفه جویی در مصرف آب، استفاده صحیح از موهبت های طبیعی و ... گفت: فعالیت جشنواره طبیعت و امثال آن باید با کارشناسی های دقیق به مرحله اجرا در آید و همراهی و همکاری نهادهای دیگر نیز مستلزم استمرار آن خواهد بود.


منبع : خبرگزاری مازندنومه

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۴ ، ۱۱:۴۶
احمدجعفری