بنیاد تبری

بنیاد تبری
بایگانی
پیوندها

مازندرانمنطقه ٔ کوههای مرتفع، که قسمت عمده ٔ آن از سلسله ٔ جبال البرز واقع در امتداد ساحل جنوبی دریای خزر تشکیل می شود در خاور و شمال قومس ، نزد جغرافی نویسان قدیم عرب بنام طبرستان معروف بود. ظاهراً از قرن هفتم ، تقریباً مصادف با زمان فتنه ٔ مغول اسم طبرستان از استعمال افتاد و کلمه ٔ مازندران جای آن را گرفت و تاکنون هم «مازندران » بر این ایالت اطلاق می گردد. بسیاری اوقات اسم مازندران عمومیتی پیدا کرده بر ایالت مجاور یعنی گرگان نیز اطلاق شده است . یاقوت ، اولین مورخی که اسم مازندران را ذکر کرده گوید نمی داند اسم مازندران از چه وقت استعمال شده و با اینکه او در کتابهای قدیم اثری از این اسم نیافته استعمال آن در آن زمان همه جا معمول بوده است . در حقیقت این دو اسم ، یعنی طبرستان و مازندران مترادف و به یک معنی بوده اند اما در همان حال که اسم طبرستان بر تمام نواحی کوهستانی و اراضی پست ساحلی اطلاق می شد، کلمه ٔ مازندران بر منطقه ٔ اراضی پست ساحلی که از دلتای سفیدرود تا جنوب خاوری بحر خزر امتداد دارد اطلاق گردید و امروز دیگر اسم طبرستان استعمال نمی شود. (از سرزمینهای خلافت شرقی تألیف لسترنج ص 394). در قدیم ناحیه ٔ شمالی ایران که کناره های جنوبی دریای خزر تا گیلان را شامل می شد مازندران می گفتند. نام آن بارها در افسانه های قدیمی و در شاهنامه آمده است . بعدها به سبب مسکن قوم تپور، تپورستان و طبرستان خواندند. سلسله های علویان ، زیاریان و دیلمیان از آنجا برخاستند. (از فرهنگ فارسی معین ). مازندران از شمال به بحر خزر و از جنوب به رشته های مرکزی البرز و از مشرق به استرآباد و از مغرب به گیلان محدود است طول آن از مغرب به مشرق 320 و عرض آن 96 هزارگز است . جبال البرز در جنوب مازندران قوس عظیمی تشکیل می دهد که عرض آن 50 هزارگزاست و مانند سدی قسمت شمالی را از مرکز ایران جدا می کند و تمام رطوبت بحر خزر را در دامنه ٔ شمالی خود متوقف می کند و موجب بارندگی زیاد و رطوبت فراوانی می شود. از حیث ارتفاع و محصولات ، مازندران را می توان به چهار ناحیه تقسیم کرد از این قرار: اول - قلل مرتفع کوهها که از چهار هزارمتر بالاتر و پوشیده از برف است و در تابستان در روی سنگهای آنها گلسنگهایی یافت می شود. دوم - از چهارهزار متر تا هزار متر مراتع وسیعی است که در موقع تابستان احشام طوائف چادرنشین در آنها می چرند. سوم - از حوالی هزار متر ناحیه ٔ جنگلها ودره های حاصلخیز شروع می شود و این قسمت دارای نواحی مختلف است . چهارم - ناحیه ٔ پست ساحلی که اغلب بسیار مرطوب و در بعضی نقاط مزارع برنج بر روی تپه های شنی ساحلی آنها بعضی قری و قصبات ایجاد شده است . آب و هوای مازندران بطور کلی معتدل ولی اغلب متغیر و دارای اختلافات شدید است ، هرچند هوای آن مرطوب می باشد ولی اختلافات حرارت شب و روز تابستان زیاد است و بیشتر بادهای آن از طرف مغرب و مشرق می وزد. بادهای شمال شرقی غالباً سرد و در تابستان موجب صافی هوا و در زمستان موجب بارش برف است که گاهی باعث خرابی درختهای مرکبات می شود. مقدار باران سالیانه ٔ آن از 60 الی 70 سانتیمتر و حرارت متوسط تابستانی 26 الی 30 و در زمستان 10 الی 12 و گاهی به چند درجه زیر صفر می رسد و درختهای مرکبات را خراب می کند. مازندران رودهای متعدد دارد و همه از البرز سرچشمه می گیرند و وارد بحر خزر می شوند. جلگه ٔ مازندران عموماً از رسوباتی که این رودخانه ها در ساحل بحر خزر ایجاد کرده تشکیل شده است ، امروزه هم رودخانه های متعددی که به طرف بحر خزر جاری است در موقع ذوب برف رسوبات را از کوه کنده ساحل را وسیعتر می کند. معروفترین این رودها عبارتند از: سه هزار، چالوس ، هراز، رودبابل ، تالار، تجن ، نیکا، قره سو.

محصولات مهم مازندران از این قرار است : برنج ، گندم و جو که در نقاط خشکتر بعمل می آید. پنبه ، کنف ، کتان و انواع مرکبات و درختان صنعتی در ناحیه ٔ جنگلها و محصولات حیوانی . زراعت مازندران با آبیاری انجام می گیرد و فقط زراعت دیمی آن در ییلاقات کجور و نور و چهار دانگه می باشد. یکی از منابع مهم ثروتی مازندران ماهی است که در اغلب رودها صید می شود. مهمترین عشایر مازندران از این قرار است : ایل عبدالملکی که اصلاً قشقایی و در ابتدای دوره ٔ قاجاریه به مازندران هجرت کرده اند و در زاغمر سکنی دارند، ایل عمرانلو در گلوگاه و طوایف گلباد بین اشرف (بهشهر) و بندرگز ساکنند. در اطراف آمل چهار طایفه ٔ مشاغی و لاریجانی و نوایی و نوری متوقفند. ایل خواجه وند که اصلاً از گروس آمده و در حوالی کجور مسکن گزیده اند. طوایف گریلی و نکا که کرد هستند، در اطراف رود نیکا اقامت دارند. (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 281-284 و جغرافیای طبیعی کیهان ص 18 و 61-71). استان مازندران در حدود 47365 کیلومتر مربع مساحت دارد و بین 35 درجه و 47 دقیقه تا 38 درجه و 8 دقیقه عرض شمالی و 50 درجه و 16 دقیقه تا 56 درجه و 10 دقیقه طول شرقی از نصف النهار گرینویچ قرار گرفته است . از جانب شمال به دریای مازندران و کشور اتحاد جماهیر شوروی و از مشرق به استان خراسان و از جنوب به فرمانداری کل سمنان و استان مرکزی و از مغرب به استان گیلان محدود می باشد. استان مازندران در سرشماری آبان ماه 1345 دارای 1845270 تن جمعیت بود که از این عده 1841637 تن دارای محل سکونت ثابت و 3633 تن بقیه متحرک بوده اند یعنی محل سکونت ثابت نداشته اند. مطابق همین سرشماری تراکم جمعیت در این استان 39 نفر در کیلومتر مربع بوده است . از کل جمعیت استان مازندران 23/9 درصد شهرنشین و 76/1 درصد روستا نشین بوده اند. شهر ساری مرکز استان است و شهرستانها و بخشهای تابع آنها بقرار ذیل است : 1- ساری - حومه ، دودانگه ، چهاردانگه . 2-بهشهر - حومه ، گلوگاه ، یانه سر. 3- شاهی - حوم ، سوادکوه . 4- شهسوار - حومه ، رامسر. 5- نوشهر - حومه ، چالوس ، کلاردشت . 6- بابل - حومه ، بابلسر، بندپی . 7- آمل - حومه ، لاریجان 8- گرگان - حومه ، علی آباد، کردکوی ، بندرشاه . پهلوی دژ، گومیشان ، بندرگز. 9- دشت گرگان (گنبدقابوس ) - حومه ، مراوه تپه ، گوکلان (کلاله )، مینودشت ، رامیان ، داشبرون . 10- نور - حومه ، چمستان ، بلده . (از فرهنگ جغرافیایی ایران و نشریه ٔ مرکز آمار ایران خردادماه 1347 ج 156) : 

که مازندران شهر ما یاد باد

همیشه بر و بومش آباد باد.


فردوسی .


سوی گرگساران و مازندران 

همی راند خواهم سپاهی گران .


فردوسی .


تاج و سریر خسرو مازندران ز رشک 

خورشید را گذار همانا برافکند.


خاقانی .


روز ارنه تیغ خسرو مازندران شده ست 

چون بشکند نهال ستم یا برافکند.


خاقانی .


به مازندرانم ظفربایدی 

که دیوانش را تن بتن کشتمی .


خاقانی .


و رجوع به طبرستان و تبرستان و جغرافیای سیاسی کیهان صص 281-284 و جغرافیای طبیعی کیهان ص 18 و 61 و 71 و سرزمینهای خلافت شرقی ص 394 و مازندران و استرآباد تألیف رابینو و مازندران تألیف عباس شایان شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ شهریور ۹۴ ، ۱۳:۱۰
احمدجعفری

بررسی کارشناسانه در جلگه‌ها و سپس نواحی کوهستانی موجب شناسایی دوازده لهجه مختلف درمازندران شده است:[۱]

منطقه کردکوی: شامل هزار جریب شرقی، شاه کوه زیارت، بالاجاده، رادکان، گز شرقی و غربی و روستاهای غیر ترکمن نشین از زنگی محله گرگان و چهاردانگه تا گلوگاه.منطقه بهشهر: شامل چهاردانگه هزارجریب از سورتی تا کیاسر و روستاهای مناطق جلگه‌ای از گلوگاه، شاه کیله تا انتهای منطقه قره طغان و رودخانه نکارود.منطقه ساری: شامل چهاردانگه از کیاسر تا کوهستانهای دودانگه، جلگه‌های مابین میان دورود و جلگه‌های مناطق غربی تجن رود تا جویبار.منطقه قائمشهر: شامل مناطق کوهستانی فیروز کوه، سوادکوه و روستاهای جلگه‌ای حد فاصل بین کیاکلا، جویبار و روستاهای کوهپایه‌ای بیشه سر.منطقه بابل: از مناطق کوهستانی چلاو آمل تا بندپی،امامزاده حسن در سمت غربی آلاشت و نواحی جلگه‌های حد فاصل فریدونکنار، بابلسر، بهنمیر، کیاکلا تا روستاهای کوهپایه‌ای کهنه خط، گنج افروز و بابل کنار.منطقه آمل: از کوهستانهای بندپی تا چلاو، لاریجانات، نمارستاق و کلارستاق آمل تا حوالی امامزاده هاشم و جلگه‌های دو سمت هراز، دشت سر و محمود آباد و کوهپایه‌ها و جلگه‌های جاده چمستان، میان آمل و نور.منطقه نور و نوشهر: شامل بخشی از روستاهای بیرون بشم، کجور، محال ثلاث و جلگه‌های حد فاصل سرخ رود تا رودخانه چالوس.چالوس و تنکابن شرقی: شامل مناطق کلارباستانی، برخی از روستاهای کوهپایه‌ای منطقه بیرون بشم ولنگا و نواحی جلگه‌ای از آب چالوس و عباس آباد و رودخانه نشتا به مرکزیت عباس آباد.تنکابن مرکزی: شامل لهجه‌های دوهزار و سه هزاری و خرم آبادی و گلیجانی و چالکش یعنی جلگه‌های حد فاصل آب نشتا تا آب شیرود.منطقه علی آباد کتول: شامل نواحی روستایی کوهستانی شمال شاهوار و مناطقی چون کتول، پیچک محله، محمود آباد، فاضل آباد و جلگه‌های غیرترکمن نشین بلوک استارآباد قدیم.منطقه قصران باستانی: شامل مناطق اوشان، فشم، شمشک، گاجره و روستاهای کوهپایه‌ای توچال تا مناطق غربی رودخانه جاجرود.منطقه دماوند: شامل نواحی کوهستانی شهرستان دماوند، رودهن، بومهن تا فیروزکوه.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ شهریور ۹۴ ، ۱۳:۰۶
احمدجعفری

گردهمایی خیرین مدرسه ساز قائمشهر با حضو فرماندار قائمشهر ، رئیس آموزش و پرورش قائمشهر ، خیرین مدرسه ساز ، قائمشهریهای مقیم مرکز و اعضاءانجمن تلارپه در سالن کنفرانس بانک شهر به میزبانی دکتر شکری در روز چهارشنبه 28 مردادماه برگزار شد.

مراسم با تلاوت آیاتی از قرآن مجید و سرود جمهوری اسلامی ایران آغاز شد.

آقای دکتری شکری معاونت حقوقی املاک هلدینگ بانک شهر بعنوان میزبان این گردهمایی به همه حضار خوش آمد گفت و اظهار داشت که این حرکت انسان دوستانه و فرهنگی بایستی تداوم داشته باشد.

در ادامه آقای مهندس محمدی فرماندار قائمشهر خواستار مشارکت همه جانبه مردمی در ساخت مدارس جدید بودند و تعمیر مدارس فرسوده و هوشمندسازی مدارس موجود در شهرستان را امری ضروری برشمردند.

در ادامه جناب آقای رسولی ریاست محترم آموزش و پرورش قائمشهر آماری از مدارس موجود شهرستان و عملکرد مجمع خیرین مدرسه ساز قائمشهر ارائه دادند. در ادامه ایشان اظهار نمودند نهادینه کردن مشارکت ، استفاده از کلیه ظرفیتها ، مشارکت فرهنگیان و سایر ارگانهای دولتی از ضروریات جهت تحقق اهداف رفع مشکلات موجود مدارس شهرستان می باشد.

ایشان اعلام نمودند 25 تفاهم نامه با دستگاههای دولتی در قائمشهر حهت مشارکت در امر مدرسه سازی امضاء شده است. همچنین مشارکت ده هزار ریالی 4000 فرهنگی در قائمشهر که در ماه به این مجمع کمک می نمایند از مشارکت های خوب فرهنگیان در این حرکت خیر است.

ایشان در ادامه عدالت آموزشی را عدالت در فضا برای هر دانش آموز ، عدالت در تجهیزات در هر مدرسه و عدالت در منابع انسانی از اهداف مجموعه آموزش و پرورش این شهرستان دانست.

در ادامه گردهمایی دکتر شکری پیشنهاد نمودند صندوق خیرین مدسه ساز باید تشکیل گردد تا خیرین با این صندوق در ارتباط بوده و این صندوق بتواند از طرح های عمرانی و اهداف مجمع خیرین حمایت نماید.

در این مراسم از خانم نیره زمردیان از خیرین با سابقه و قدیمی مجمع توسط آقای مهندس محمدی فرماندار و آقای رسولی ریاست آموزش و پرورش قائمشهر تقدیر شد.

آقای علی رحمانی کوتنایی بعنوان نماینده خیرین مدرسه ساز گمنام قائمشهر به ایراد سخنرانی پرداختند.

در ادامه حضار درمورد این حرکت خداپسندانه و ضرورت ادامه روند رو به جلو مجمع اظها نظر نمودند.

در این گردهایی مراسم گلریزان صورت پذیرفت که با استقبال خوب شرکت کنندگان مواجه شد.

در این مراسم انجمن تلارپه با حضور آقایان طهمورث اولاد اعظمی ، دکتر نظام الدین نوری کوتنایی ، دکتر احمد ولیپور و احمد جعفری مشارکت داشتند و آقایان بزرگی ، محمد باقر ولیپور، مصطفی احمدی از پیشکسوتان و هیئت مدیره انجمن تلارپه و مجمع خیرین مدرسه ساز بدلیل مشغله کاری در این مراسم حضور نداشتند ولی حمایت خود و انجمن تلارپه را از این مجمع همچون گذشته اعلام نمودند.

در این مراسم علاوه بر هدایای نقدی انجمن تلارپه ، حمایت این انجمن در کمک به برگزاری همایشها و شناسایی خیرین مقیم مرکز و ایجاد ارتباط با مجمع اعلام نمودند.

در این مراسم از اعضاء انجمن حاضر در گردهمایی آقای طهمورث اولاد اعظمی علاوه بر کمک نقدی آمادگی حود را در مشاوره و ارائه باک اطلاعات در زمینه خودرو و فنی و حرفه ای مورد نیاز این مجمع در طرحهای آتی اعلام نمودند. 

آقای احمد جعفری علاوه بر کمک نقدی آمادگی خود را در طراحی ، نظارت بر اجراء طرحهای عمرانی این مجمع اعلام نمود.

آقای دکتر احمد ولیپور ضمن کمک نقدی قول مساعدت در ایجاد یک دفتر ثابت در تهران جهت فعالیت مستمر مجمع خیرین مدرسه ساز را دادند.

آقای دکتر نظام الدین نوری کوتنایی که در این مراسم بعنوان نماینده هیئت مدیره انجمن تلارپه سخنرانی نموده و حمایت خود و انجمن تلارپه را در این کار خیرخواهانه و فرهنگی اعلام نمودند و علاوه بر کمک نقدی مشارک آموزشگاه تحت اختیار ایشان که در خیابان انقلاب مستقر هست را جهت هرگونه همکاری با مجمع اعلام نمودند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ شهریور ۹۴ ، ۱۳:۰۲
احمدجعفری

حاضرین : فرهود جلالی – طهمورث اولاد اعظمی – احمد ولیپور – احمد جعفری – دکتر بیابانی – محمد رضا جوادیان – مسعود نورانی – عبدالعظیم غضنفری – سعید غلامی نتاج

تاریخ : 94/05/27

موضوع جلسه : شروع به کار کارگروههای تخصصی

جناب آقای دکترولیپور توضیحاتی در مورد کارهای انجام شده در بنیاد جهت شروع به کار کارگروههای تخصصی در حوزه های گردشگری ، محیط زیست ، کشاورزی ، صنعت ، خیرین و فرهنگ و ادب ارائه نمودند.

آقای دکتر ولیپور اظهار داشتند بنیاد باید دارای یک مرکز تحقیقات و مطالعات باشد تا بتواند اثرگذاری مثبتی در کارگروههای تخصصی داشته باشد.

دکتر بیابانی اظهار داشتند بدلیل وجود مازندرانیهای ساکن تهران این ضرورت بوجود آمد تا مرکزی ایجاد گردد تا مازندرانیها بتوانند در آن به تبادل اندیشه و ایجاد راهکارهایی جهت توسعه استان داشته باشند.ایشان اظهار داشتند کوتاهی های نسبت به رفع مشکلات استان و توسعه آن شده است.ترکیب جمعیتی شهرهای استان بدلیل هجوم استانهای همجوار بدلیل وجود مناطق دارای پتانسیل توریسم دستخوش تغییر شده است.ایشان ایجاد یک مرکز یا موسسه مازندران شناسی که بتواند پژوهش های کاملی از جمله میراث و آثار فرهنگی را پوشش دهد ضروری دانستند.

آقای فرهود جلالی در خصوص اقدامات صورت گرفته در بنیاد توضیحاتی ارائه دادند و پیشنهاد دادند آقای دکتر غلامی و دکتر بیابانی مسئولیت کارگروه تحقیقات و پژوهش بنیاد را پذیرفته و با کمک دانشگاه مازندران پژوهشگاه مازندران شناسی را در بنیاد تبری ایجاد نمایند.

آقای دکتر غلامی نتاج اظهار داشتند یک پژوهش باید بعد از به اتمام رسیدن و حصول نتایج باید اجرایی گردد که اگر این امر محقق نگردد ضرورت پژوهش و مطالعات در حوزه های مختلف استان به چالش کشیده میشود.

آقای مهندس عبدالعظیم غضنفری پیشنهاد دادند کارگروهی بنام علم ، فن آوری و آموزش ایجاد گردد تا این کارگروه بتواند در زمینه های استفاده ازفناوری  آی تی مانند اداره سایت و شبکه های مجازی را پیگیر کند و یکی مهمترین وظایف بنیاد را حفظ محیط زیست استان دانستند که این امر با توجه به مسائل موجود در تخریب حوزه های زیست محیطی استان کاری بسیار سخت و همت و تلاش بسیار را می طلبد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مرداد ۹۴ ، ۰۹:۲۹
احمدجعفری


 متولد شهر زیراب سوادکوه می باشد

 فارغ التحصیل مهندسی کشاورزی بطور جدی شعر را دردهه هفتاد از کتابخانه شهر زیرآب آغاز کرد.

 مدت ۱۵ سال دبیر انجمن ادبی قائمشهر بود که حاصل آن بر

گزاری شب شعرها و همایش تخصصی شعر وبروز نسل تازه از شاعران پیشرو را به همراه داشت.

ایشان موسس ومدیر انجمن قلم شمال می باشد که برنامه های مدون سالانه وسخنرانی پیرامون ادبیات وشعر در چهارشنبه های اخر هر ماه با حضور نخبگان جوان وپژوهشگران در پژوهشکده مازندران (ساریشناسی)برگزار می کند.

 اشعار بیشماری از این شا عردر روزنامه و مجلات کشور به چاب رسید

از جمله اشعار وی. در کتاب ماخ اولا در دهه هفتاد وهمچنین نفد وخوانشی بر شعر شاعر در کتاب زایشمرگ های متن نوشته حمید شکارسری انتشارت فصل پنجم139 ودرکتاب تاثیرات متقابل شعر سپید و غزل معاصر توسط 

 مهدی فداکار انتشارات عدن.برزسی شد


ایشان در حال حاضر مدرس کارگاه شعر امروز ودبیر کانون ادبی بامداد کتابخانه های قائمشهرنیز می باشد و چندین دفتر شعر نیز در حوزه کودک و نوجوان نیز چاپ نموده است.

کتابها ی

شعر شاعر

تخت چوبی خواب درخت می بیند

انتشارات نگیما

تهران زمستان ۸۱

شکوفه ای برای سیب شدن 

تقلا می کند

۱۳۸۶انتشارات افراز تهران


دنیا فقط به دیدن تو می ارزید

انتشارات فصل پنجم

۱۳۹۳ تهران

************************************

 

در این خانه را

باز می گذارم

تا

نگران برگشتن نباشی

تا

درخاطرت باشد

تنها راه ندیدن

مرگ است


وگرنه دیدار

در مشت ماست

و فقط

ایمان به باور قفل هاست

 که دست رویا هامان را

ازپشت

می بندد


***********************


گل من
تاب بیاور
روزی گلاب می شوی
وشهری
 مست تو

*******************

می دانستی
اگر می گفتی
دوستت دارم
مرگ ازحسادت 
دست به کار می شود

این شد
که هیچ نشانی ازخودت
بجا نگذاشتی
تا شوق دیدار
 دنباله دار بماند
ومن
 جای آنانی که
دچار سکوتند
حرف
 بزنم













۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۹۴ ، ۱۲:۴۱
احمدجعفری

گزارشی کوتاه از

آیین پاس‌داشت فرّ و ادب تبرستان

 

تدوین‌کنندگان:

آقایان عادل جهان‌آرا، علیرضا صادقی امیری، سعید غلامی‌نتاج امیری

 و

بانو لیلا احمدی کمرپشتی

ستوده باد دانایی

بنا‌بر گزارش دبیرخانۀ برگزاری آیین پاسداشت فر و ادب تبرستان و سلسله‌نشست‌های تخصصی هم‌اندیشی توسعۀ حوزۀ تبری، آیین پاس‌داشت "فر و ادب و تبرستان" که از یکم تا هفتم امرداد‌ماه سال جاری در سه بخشِ نشست‌های تخصصی در حوزۀ گاه‌شماری و میراث فرهنگی-تاریخی، برگزاری جشن‌ها و آیین‌های بومی و برپایی نمایشگاه عکس و اسناد تاریخی در مجموعۀ فرهنگی و تاریخی نیاوران برگزار گردید، عصر روز چهارشنبه 7 مرداد 1394 به کار خود پایان داد.

آیین "پاسداشت فر و ادب تبرستان" در تاریخ یکم مرداد 1394 به مناسبت آغاز سال 1527 تبری با برپایی نشست تخصصی «تقویم تبری و دیلمی» از سلسله‌نشست‌های تخصصی توسعۀ حوزه تبری، با حضور  ادب‌دوستان و اساتید حوزۀ فرهنگ و هنر و تاریخ، و اعضای انجمن‌های مازنی مقیم تهران در سالن سینمای کاخ -موزۀ نیاوران آغاز شد.

 

در ابتدای برنامه، پس از شنیدن آیاتی از قرآن کریم به سبک تبری با صدای جناب آقای متین رضوانی و اجرای سرود ملی جمهوری اسلامی ایران، مجری توانمند برنامه آقای دکتر موسوی چلک، به مهمانان خوشامد و خیرمقدم گفتند و سپس پیام دکتر منوچهر ستوده را به شرح زیر برای حاضران در نشست تخصصی قرائت کردند.


پس از پایان مراسم گشایش رسمی آیین پاسداشت فر و ادب تبرستان، نخستین نشست تخصصی از سلسله‌نشست‌های هم اندیشی توسعۀ حوزۀ تبری با عنوان «تقویم تبری و دیلمی»- که با هدف اهتمام به حوزه‌های اندیشه‌ای در راستای توسعۀ استان مازندران طرح‌ریزی شده است- آغاز به کار نمود.

 

نخستین مهمان این نشست تخصصی، استاد نصرالله هومند، تاریخ‌دان برجستۀ حوزۀ تبری بودند. ایشان ضمن تبریک آغاز سال تبری، دربارۀ پیشینۀ تقویم تبری سخن گفتند. استاد نصرالله هومند پژوهشگر و منجم آملی با بیان اینکه ساکنان البرزکوه در تمام ادوار تاریخ در زمینۀ 4 مجموعه عناصر فرهنگ و تمدن که شامل زبان، آیین، آداب و حکومت می‌شود، سَرآمد بوده‌اند،‌ اظهار داشتند این حرف بنده نیست، بلکه منابع متعددی گواه بر این موضوع است که تقویم یکی از میراث کهن نیاکان ما بوده است.

وی در ادامه به تاریخچۀ تقویم در ایران اشاره کرد و گفت: البته پروندۀ تاریخ تقویم در کشور ما قدری قطور و مبسوط است که نمی‌توان در یک نشست چند دقیقه‌ای یا چند ساعتی آن را تشریح کرد.

استاد هومند افزود: تقویمی که ما داریم و به نام تقویم تبری معروف است، بیشتر بر پایۀ خراج و مالیات دادن تدوین شده است، در واقع نوعی نظم‌پذیری اقتصادی و سیاسی، در پسِ این تقویم دیده می‌شود. ایرانیان در زمان ساسانیان 2 تقویم داشتند که یک تقویم سیاسی به نام پرسی یا فرسی یا فرس قدیم یزگردی بود و دیگری تقویم مهریان که براساس اختربینی و اخترطالعی تدوین شده است. تقویم تبری زمانی آغاز می‌شود که سلسلۀ ساسانیان تصمیم گرفتند البرز را تسخیر کنند. در واقع این تقویم همان تقویم خراجی است که ساسانیان مجبور بودند این بخش از ایران را بگیرند.

وی تأکید کرد: این تقویم دارای سند است،‌ آخرین زمانی که از البرزیان بخش لاریجان- خراج می‌گرفتند تا زمان فتحعلی‌شاه قاجار، در منابع متعدد ذیل اسناد تاریخ تبری یا خراجی ثبت شده است.

استاد هومند با بیان اینکه نیاز بود که مردم برای زندگی‌شان تقویم داشته باشند، تأکید کرد: در تقویم تبری هر ماه 30 روز است و 5 روز به پتک معروف است که در ابتدای سال وجود دارد. ضمن آنکه این تقویم یکی از تقویم‌های دقیق است که در واقع نسل امروز و البرزیان باید به خود ببالند که دارای چنین تقویمی بودند و هستند. ایشان در ادامه دربارۀ چگونگی محاسبۀ ماه و سال تبری و دیلمی صحبت کردند و میان این دو تقویم مشابهت‌هایی قائل شدند.

 

در ادامۀ برنامه آقای محسن محمدزاده برای حضار موسیقی اصیل مازندرانی- لله‌وا- را اجرا کردند که مورد تشویق حضار قرار گرفت.

 

خانم دکتر پروین پورمجیدی از اساتید جوان رشتۀ فرهنگ و زبان‌های باستانی ایران، عضو هیئت علمی دانشگاه ورامین و استاد مدعو واحد علوم و تحقیقات تهران، دربارۀ تقویم تبری و جشن‌های تبری سخن گفتند. ایشان با استناد به کتب تاریخی و متون اوستایی، نژاد مازندرانی‌ها را از ماریندک فرزند سام دانستند و در ادامه ضمن توضیح مختصر دربارۀ روند تقویم تبری به بحث جشن‌ها به‌ویژه جشن تیرماسیزده‌شو پرداختند و منشأء پیدایش این جشن را دو رخداد دانستند: نخست ماجرای پرتاب تیر آرش کمانگیر و پیروزی ایرانیان بر توران و دیگر نبرد الهۀ باران، تیشتر، با دیو اپوش (خشکسالی). که مورد نخست در بین عامۀ مردم توجیه بیشتری دارد، ولی به نظر می‌رسد عامل دوم منطقی‌تر باشد.  علت مصادف شدن تیرماه‌سیزده تبری با آبان ماه این است که در تقویم مازندران ماه سی روز است و در پایان سال چند روز به عنوان پنجه یا پتک داریم. از زمان خسروپرویز پتک محاسبه نشد، لذا تیرماه تبری مصادف شد با آبان ماه.

 

آقای فرهود جلالی کندلوسی، مدیرعامل مرکز فرهنگی-هنری پارپیرار، سخنران بعدی برنامه بودند که بیشتر دربارۀ رابطۀ تقویم و کار به ایراد سخن پرداختند. ایشان تأکید داشتند در فرهنگ مردم مازندران تقویم و توالی روز و شب، نقش مهمی دارد و شب مقدم بر روز است و نام‌گذاری بیشتر آیین‌ها با پسوند یا پیشوند «شو» بیانگر اهمیت این موضوع است. مبدأشناسی زمان نیز یکی از مسائلی بود که آقای جلالی مطرح کردند. وی سپس به نقش واژه‌هایی که کارکرد کار و زندگی مردم را نشان می‌دادند، اشاره کرد و گفت: در گذشته برخی از زمان‌ها یا مناسبت‌های کسب و کار نه با شمارش زمان دقیق روز و شب، بلکه بر اساس کارکرد آن بیان می‌شدند. برای مثال وقتی می‌گفتند «میرزانهار» منظورشان حدود ساعت 11ظهر بود، زیرا در این زمان بیشتر کسانی که شأن بیشتری داشتند یا کدخدا و ارباب بودند، زودتر از دیگران مشغول خوردن ناهار می‌شدند و به همین دلیل این زمان خود مبنایی برای کار و عمل شمرده می‌شد.

جلالی در ادامه مبنا و معنای برخی از ستاره‌ها مانند روشنک یا روجا، ترازی‌کا یا گل‌کا و هفت‌برارک را تشریح کرد. ایشان در ادامه به نقش فرهنگ اقوام در تثبیت زندگی و پایداری آن اشاره کردند و گفتند در دانش بومی ما فرهنگ همیاری و مشارکت وجود داشت و توجه به فرهنگ بومی می‌تواند در تسهیل و بهبود زندگی مدرن نیز مؤثر باشد.

 

در ادامۀ برنامه، کوتاه‌نوشتی از زندگی‌نامه و آثار قلمی استاد نصرالله هومند به شرح زیر قرائت شد:

     

و در پایان این نشست تخصصی از 40 سال فعالیت پژوهشی و مقام علمی استاد هومند با اهدای تابلو خوشنویسی به خط استاد «خسرو شیرچی» و کتاب نفیس تفسیر کتاب‌الله ابوالفضل بن شهردویر دیلمی به قلم سید محمد عمادی حائری، تقدیر و تجلیل به عمل آمد.

  

 

 

 

حاضران در نشست تخصصی تقویم تبری و دیلمی با آوای خوش سرنازنان، دهل‌کوبان و نوروزخوانانی که در محوطۀ مجموعۀ فرهنگی تاریخی نیاوران، نوید آمدن سال 1527 تبری را سر داده بودند، از سالن خارج گشته و راهی کوشک احمدشاهی شدند تا در دومین بخش از برنامه‌های روز نخست، آیین گشایش نمایشگاه «تبرستان کهن» را برپا نمایند.

 

در این نمایشگاه که تا پایان هفتۀ نخست سال نو تبری (چهارشنبه هفتم مرداد ١٣٩٤) ادامه داشت، عکس‌ها و اسنادی قدیمی از پهنۀ تبرستان قدیم به نمایش گذاشته شد و در کنار آن نمادهایی از حوزۀ مردم‌شناسیِ حوزۀ تبرستان نیز به نمایش درآمد.

 

در این نمایشگاه بیش از چهل عکس و سند تاریخی که به کوشش و تلاش پژوهشگران و مورخان حوزۀ تبری گردآوری گردیده بود و همچنین دست‌افزارهای بومی زندگی اغلب مناطق تبرستان به نمایش درآمد.

           

در بخش سوم از برنامۀ روز نخست، آیین بومیِ جشن «فردینماشو» به ‌مناسبت آغاز سال یکهزار و پانسد(پانصد) و بیست هفت تبری، در حیاط مرکزی مجموعۀ نیاوران با باشندگی تعداد فراوانی از عموم علاقه‌مندان برگزار گردید. امیری‌خوانی، اجرای آیین نوروز‌خوانی، رقص شالی، اجرای رزم آیینی و پهلوانی، بومی‌خوانی حماسی و موسیقی بومی و پخش آش سنتی از مهم‌ترین بخش‌های  این جشن کهن بود.

 

در این مراسم ابتدا گروه تبری برادران و خواهران محمدی به همراه هم‌آوایان و گروه هنری رقص آیینی، بخش‌هایی از فرهنگ کار و موسیقی محلی را برای حاضران اجرا کردند. این مراسم که در فضای باز برگزار شده بود، با استقبال پرشکوه همشهریان غیر مازنی همراه شد.

سپس گروه «بل‌ و وا» (آتش و باد) که از بهشهر به تهران آمده بودند، قطعات مختلف از آهنگ‌ها و ترانه‌های بومی را اجرا کردند. بانوجان و لاره لاره از جملۀ این ترانه‌ها بودند که گاه با همخوانی حاضران اجرا می‌شد.

  

    

در ادامۀ برنامه، بانو «یاسمن اسدی»، هنرمند 8سالۀ بابلی، شعرها و ترانه‌های بومی ازجمله اشعاری از امیرپازواری را قرائت کرد.

    

در جشن فردینماشو  افزون‌بر گروه آیینی تبری به سرپرستی آقای جلال محمدی و اجرای موسییقی بومی گروه بل و وا به سرپرستی جناب آقای گرجی، گروه موسیقی سنتی به سرپرستی جناب آقای فرامرزی، گروه موسیقی مرکز فرهنگی پارپیرار به سرپرستی جناب آقای دیوسالار، گروه اجرای آیینی پارپیرار به سرپرستی جناب آقای خسرو علیزاده و گروه نوروزخوانی (سرنا و دهل) به سرپرستی جناب اقای لهراسبی نیز به اجرای برنامه‌های شاد برای حاضران پرداختند. پایان‌بخش این جشن، توزیع آش سنتی به مناسبت آغاز سال نو تبری در میان مهمانان بود.

***

در روز جمعه دوم مرداد 1394 و نخستین روز از سال 1527 تبری آیین پاسداشت فر و ادب تبرستان با نشست تخصصی «میراث فرهنگی- طبیعی تبرستان» از سسله‌نشست‌های تخصصی توسعۀ حوزۀ تبری ادامه یافت. همچنین اکران مستند سینمایی «فریاد سکوت» اسپهبدخورشید و رونمایی از کتاب سوادکوه میراث‌دار تبار کهن با باشندگی مهمانان و عموم علاقه‌مندان  از ساعت 16:30 تا 19:30 در محل سالن سینمای اختصاصی کاخ- موزۀ نیاوران برگزار شد.

      

در بخش نخستِ این نشست تخصصی، جناب پروفسور هرمیداس باوند گفتاری پیرامون تاریخ و فرهنگ تبرستان ایراد نمودند و پس از پخش نمآهنگ مازندران و اجرای تک‌نوازی «للِـه وا» توسط آقای محمدزاده، جناب اقای محمد عظیمی دربارۀ غارهای پیش از تاریخ، «هوتو و کمربند»، گزارشی را ارائه نمودند. پس از ارائه گزارش، آیین رونمایی از کتاب  سوادکوه میراث‌دار تبار کهن نوشتۀ احمد باوند سوادکوهی و مقدمۀ هرمیداس باوند سوادکوهی انجام شد و در پایان برنامه نیز فیلم مستند سینمایی «فریاد سکوت» اسپهبدخورشید، ساختۀ مجید امیدی‌راد به نمایش عموم درآمد و با استقبال باشندگان مواجه گردید. همچنین نقدی کوتاه پیرامون این مستند از سوی استاد اسماعیل براری کارگردان برجستۀ سینما انجام گرفت. در پایان برنامه نیز از همۀ اساتید و دست‌اندرکاران این برنامه و همچنین از جناب پروفسور هرمیداس باوند به‌پاس کوشش‌های علمی‌شان سپاس‌گزاری و ارج‌دانی گردید.

      

     

در پایان، نیاز به یادآوری است، آیین پاسداشت «فر و ادب تبرستان» به منظور گرامی‌داشت آیین‌ها و آداب بومی و ملی و با انگیزش «میراث مشترک اقوام» در راستای نیل به یکپارچگی ملی و اتحاد اقوام و همچنین آگاهی شهروندان با آداب و فرهنگ و گویش و موسیقی حوزۀ تبرستان به کوشش انجمن‌ها و سازمان‌های مردم‌نهاد حوزۀ تبرستان ازجمله بنیاد هم‌اندیشان تبری، انجمن جوانان سپید پارس، موسسۀ فرهنگی هنری پارپیرار، کانون توسعه پایدار امیرکلا (بنیاد امیرپازواری)، انجمن فرهنگی- هنری تلارپه (قائمشهری‌ها، سوادکوهی‌ها و جویباری‌های مقیم تهران)، انجمن سوادکوهی‌های مقیم تهران (سوادکوه‌شناسی) و با همراهی مجموعۀ فرهنگی تاریخی نیاوران، گروه همیاران پارپیرار، انجمن فریدونکناری‌های مهاجر، انجمن جویباری‌ها، شورای هماهنگی انجمن‌های میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، سازمان میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری کشور و استان مازندران، ادارات کل ورزش و جوانان و فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران و دیگر انجمن‌ها و دوست‌داران حوزۀ فرهنگ و تاریخ تبرستان در مجموعۀ فرهنگی تاریخی (کاخ موزه) نیاوران برگزار گردید.

  

 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۹۴ ، ۲۲:۱۱
لیلا احمدی کمرپشتی

زیستن در گسترۀ پاک مازندران، سرزمین درختان ابهام‌آمیز و کو‌های سربه فلک کشیده با بوی باران و نم کاهگل بهانه‌ی خوبی است برای سرودن و عاشق بودن. آری عشق و سرودن! عشقی که میراث امیر و گوهر، طالب و زهره و هزاران عاشق گمنام مازندران‌ است و با روح و جان مردم عجین شده است. آمیزش مردم مازندارن از گذشته تاکنون با موسیقی و ترانه‌های تبری سبب شده است تا همواره شاهد شکوفایی شاعران شوریده‌ی این خطه باشیم. یکی از شاعران تبری‌سرای مازندران کیومرث احمدی کمرپشتی است.

کیومرث احمدی کمرپشتی متخلص به «کیا» و مشهور به «عمو کیا» در سال 1340‌ش در روستای کمرپشت زاده شد. وی پسر بزرگ خانواده بود. پدرش دامدار و بی‌سواد بود و آرزو داشت که کیا باسواد شود، از این رو با وجود مشکلات مادی و نبود امکانات، فرزندش را به تحصیل علم تشویق می‌کرد.کیا تحصیلات ابتدایی را در روستای دوآب سپری کرد و برای تحصیلات راهنمایی به پل‌سفید رفت. پس از اتمام دوران دببرستان در رشته‌ی راه و ساختمان (دبیرستان قائمشهر) به خدمت مقدس سربازی رفت و پس از آن در بانک ملی ایران مشغول به کار شد. زیستن در محیط پاک و سادۀ روستایی و آشنایی با موسیقی محلی- به ویژه ساز لله‌وا و ادبیات شفاهی- از دوران کودکی سبب شد تا ذوق سرودن اشعار تبری به او روی آورد. ذوق سرودن شعر و علاقه به ادبیات شفاهی و موسیقی در خانواده‌ی او موروثی بود. مادرش شعر می‌سرود و پدرش علاوه بر نواختن لله‌وا، داستان‌های و افسانه‌های شیرین نقل می‌کرد.کیا نخستین شعرش را پس از پایان خدمت سربازی در وصف شهید زارعیِ روستای دوآب سرود که با استقبال و تشویق زیادی روبه‌رو شد. او با نگاه خاصی که به محیط و مردم اطراف داشت، دردهایشان را لمس می‌کرد و آن را دستمایه‌ی اشعار خود قرار می‌داد. 

اشعار تبری او در مجموعه شعر ببۀ اویا در 1393 به کوشش لیلا احمدی کمرپشتی منتشر شده است. این مجموعه شامل غزل، مثنوی، دوبیتی، امیری، ترجیع بند است. بسیاری از اشعار او بیانگر درد مشترک جامعه و طبیعت بکر اطراف او است. او خود را متعلق به شهر خاصی نمی‌داند، بلکه در اشعارش خود را فرزند مازندران خطاب می‌کند و هم‌نوا با نوای بلبل و توکای آن در غم طبیعت پاکش مرثیه می‌خواند و مویه می‌کند:

مازِرون پِرِس مِنِمه تِه بِرامِندی پِسر                         تِه لالهی سِرخِ دیمِ و تِه وَنوشهی چَتر

در مجموعه‌ی «ببه‌ی اویا» سعی بر این است تا اشعار تبری کیومرث احمدی کمرپشتی به خوانندگان و علاقه‌مندان شعر تبری معرفی شود. این مجموعه شامل دل‌سروده‌های شاعر است که آنها را تنها برای دل درمند و عاشقش سروده است. اشعار کیا در قالب مثنوی، ترجیع‌بند، غزل، دوبیتی و امیری است. وی در اشعارش مقید به قواعد عروضی و فنون شعری نیست. اشعارش گه‌گاه از وزن عروضی خارج می‌شود. این خصیصه را به‌خصوص در اشعار بلند و ترجیع‌گونۀ او می‌توان مشاهده کرد. اما در استفاده از فنون شعری شاعر ناخودآگاه چنان ماهرانه عمل می‌کند که گاهی شاهکار می‌آفریند.

مهمترین خصیصه‌ی شعر کیا عشق است. عشق در اشعار او به دو بخش فردی و اجتماعی تقسیم می‌شود. در عشق فردی او عاشقی شوریده است که هر لحظه در تکاپوی رسیدن به معشوق است. معشوق او چهره‌ی خاصی نیست؛ پدر، مادر، همسر و فرزندان را هم شامل می‌شود. او عشق را از پدر می‌آموزد و به عشق مجنون‌وار او به ننا (مادر) غبطه می‌خورد و آرزو می‌کند کاش روزی همچون پدر عاشقی واقعی باشد:

کی ببهی واری عاشق بَدیه      شه زن و وَچهی رَفق بدیه

کیا از کوه و پرندگان و درختان یاری می‌طلبد تا دمی به جایگاه وصال برسد. در عشق اجتماعی او عاشق وطن و زادگاه مادری خود و در حسرت بهشت گمشده‌‌، یعنی گذشته‌ و کودکی‌اش است و همواره از اینکه گرفتار و دربند زندگی مدرن و شهری شده است، می‌نالد. او همچون نیمای شاعر هیچ‌گاه به زندگی شهری عادت نکرده است:

دِل سَروشتِه بیقراره گِنه اَی کوه رِ خوامبه       هِمالِندی لینگ پِه خسته چِش خو رِ خوامبه

در لا‌به‌لای اشعار او مسائل اجتماعی و رنج مردم مازندران همراه با طنزی تلخ به تصویر کشیده شده است.

یکی از ویژگی‌های شعری کیا شخصیت‌‌بخشی به اشیا بی‌جان و موجودات طبیعت است. او به عناصر طبیعت، درختان، گیاهان، پرندگان و حتی سنگ و کوه و رود شخصیت انسانی می‌دهد، با آنها نجوا می‌کند و گاهی آنها را تنها همدم تنهایی‌اش می‌داند:

وَنوشه کَهو لوشه بِرمه گَلی بونه شونه      بِلبِلِ گِسِ کَفِنه پیتکِله سَر دِنه صِد

تصویرسازی و تجسم زنده‌ی طبیعت، توصیف زندگی چوپانی و گالشی، توجه به عناصر موسیقی محلی و واژگان خاص آن، نوآوری در ترکیب واژگان و استفاده از واژگان خاص و اصیل تبری، توصیف فضای کوهستان و موجودات آن، ذکر آیین‌های خاص تبری، توصیف پوشش و معیشت مردم مازندران، توجه به زادگاه و پیشینه‌ی تاریخی اجدای‌اش، اشاره به ترانه‌های فولکلوریک به ویژه امیری و طالبا (شاعر در بخش امیری‌ها از سبک شعری امیر پازواری بهره برده است)، استمداد از نیروی مافوق طبیعت، اعتقادات قلبی و حضور بی‌قید و شرط خداوند در تمام مراحل زندگی او از ویژگیهای سبکی شعر کیا است.

کیا در شعر «سه برار» -که داستان زندگی اجدادان او است- هم‌نوعان خود را به دوری از سیاست و تضاد و اختلافات قومی، غرض‌ورزی، کینه‌توزی و حسادت توصیه می‌کند و با دعوت به همبستگی و وحدت، خواهان خوشبختی و سعادت آنان است:

عمر آد‌می‌اتّا روز دِ روزِ               حیفه با کینه کدورت بسوزه

مشکلات اجتماعی، هدر رفتن منابع طبیعی، خروج بی‌رویه جوانان جویای کار از روستاها و شهرهای مازندران از دغدغه‌های فکری او است که در اشعارش نمود یافته است. یکی دیگر  از ویژگی‌های اشعار اواستفاده از واژگان اصیل تبری است. 


مِه دل تَنگِ خوامبه زار زار بِوار                            

داغِ دِل و فراغِ یار بِوارِم                                                

بِپلاسِ لاله رِ دوره بَزِنِم                                                    

بِه مثلِ  بِلبِل تینار بِوارِم                                               

یارِسّه کوکو بَوِّم سونِ کَکی                                          

اَتی این دار، اَتی اون دار بِوارِم                                        

کَهر یابو کوئه تیمار هاکِنم                                                

صدایِ زنگِ چارویدار بِوارِم                                        

شیرِ زِغال بَوِّم پیتِه گوهالِه                                                   

سَمِند و قَزِلِ سَربار بِوارِم                                             

بِچا بِچای جا سِلار دَهیرِم                                                   

بَسوزِندی صَرای زار بِوارِم                                                 

پیرِ گالِشِِ چِشِ اَسری بَوِّم                                                

یادِ وِرگ بَزِه تَرنِمار بِوارِم                                            

قَلی هاکِرده نویِ داغِ ماسَرِ                                                                                                   

به یاد بِشکِسّه تِلار بِوارِم                                                

بی رَمِه چَپونِ تَکا بَووشم                                                 

داغِ فِرام و وَره مار بِوارِم                                                

مُختِبادِ هیلَنگ بَوِّم بکِشم                                         

پِشتِ سَر چَرخِ روزگار، بِوارِم                                       

شوچر منگِلِ یاد هاکنم داد                                       

ونه کتِل تَشِ کنار بِوارِم                                                   

وِنِه خِل بِن بَسوتِ کِلوا                                                      

وِنِه سِسّریک و زینار بِوارِم                                                   

کشتِ دَس هاییرِم ،تورکِله رِ دوش                                     

داغِ پیته وَلِ نَمدار بِوارِم                                                

تِلکایِ سیو رَختِ دَر هاکِنم                                              

مرگ وِلوِلی و سَردار بِوارِم                                              

موزیِ لُختِ تَن رِ دست بَکِشِم                                           

هِنیشِم دامِنِ اِزاّر بِوارِم                                                  

 نِواجِش هاکِنم صِوی نِماشون                                             

تَش دَکِته چِشمهی لار بِوارِم                                           

«کیا»یِ نونِ پِشتِ خِرش داغ                                            

هِوار بَکِشِم و شِوار بِوارِم                                                 

§        دلم تنگ است، می‌خواهم زار زار بگریم؛ از داغ دل و فراق یار بگریم.

§        به دور لالهی پلاسیده بگردم و همچون بلبل داغدیده بگریم.

§        برای یارم همچون فاخته، گاهی بر این درخت و گاهی بر آن درخت بگریم .

§        اسب قهوهایام کجاست تا تیمارش کنم؟ و از صدای زنگ اسبان چارواداران بگریم.

§        به جای زغال آب گرفته، جوال کهنه شوم بر روی سمند و غزال بگریم.

§        با گل پامچال رفیق و همدم شوم و از زاری و گریهی جنگل خشکیده بگریم .

§        اشک چشمان گاوبان پیر شوم و به یاد گاو تازه زاییده که گرگ او را دریده بگریم.

§        از داغ سرماست در ظرف چوبی جلا داده و به یاد خانه و سرای گاوها که ویران شده است بگریم.

§        یار چوپان بی‌گله شوم و چرخ روزگار را به دنبال خود بکشم و بگریم.

§        چوب دستان چوپان شوم و از داغ گوسفند نزاییده و مادر گوسفند بگریم.

§        آغل گوسفندان را هنگام چرای شبانه‌شان یاد کنم و در کنار کندهی آتش گرفتهاش بگریم.

§        به قربان نان سوختهی زیر خاکسترش شوم؛ برای جرقهی آتش آن زار زار بگریم.

§        لباس سیاه گلابی وحشی را از تنش به در آورم و از داغ سوگ درخت گل ابریشم و سرو بگریم.

§        بر بدن برهنهی بلوط دست بکشم و سر بر دامن درخت آزاد بگذارم و بگریم.

§        صبح تا غروب مویه کنم و بر چشمهی آتش گرفتهی کوهستان بگریم.

§        از داغ خورشت روی نان کیا فریاد کنم و به شدت بگریم.


برگرفته از: مقدمۀ ببۀ اویا

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۹۴ ، ۰۹:۰۲
لیلا احمدی کمرپشتی

جلسه مشترک ستاد اجرایی و دبیران کمیته ها با اعضای هیات مدیره بنیاد تبر ی .

پیگیری مصوبات هیات مدیره ، اجرایی شدن برنامه های کمیته ها ، آغاز فعالیت کارگروه های تخصصی و ... .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مرداد ۹۴ ، ۰۹:۰۷
احمدجعفری

با تشکر از دکتر محمدرضا حسن پور، روابط عمومی ستاد اجرایی جشنواره ..


این جشنواره برای اولین بار در سطح ملی کشور با حضور 100 هنرمند برگزار شد که از همه ی استانها حضور داشتند که شرکت کنندگان آثار هنر مفهومی خود را در قالب حفظ محیط زیست و جنگل در دودانگه ساری جنگلهای بولا ارایه کردند سرکار خانم ابتکارو هیات همراه،آقایان مهردادی مدیرکل محیط زیست استان و معاونین ،دلاور بزرگ نیا مدیرکل میراث فرهنگی و گردشگری استان و معاونت ایشان آقای ماهفروزی، آقای احد جاودانی مدیرکل فرهنگ و ارشاد استان نیز از جشنواره بازدید داشتند.


مهربانانم!

شکستید

 سالهای غریتم را

باحضورتان 

فراموش خواهم کرد درد 

شاخه های بریده ام را


ابرههای دلتنگیم را

دربغضی خاموشی بلعیده ام

تا شکوه بودنتان راپاس بداریم

عزیزانم!

گرمی نفستان را سبز خواهم کرد

هرچند ایل تبر بدستان اینچنین نخواهند

ومن 

سبزتر ازهمیشه 

ازعمیق ترین درهها تا اوج کوهها

با شما نفس خواهم کشید


درختی ازجنگل بولا

عبدالرضا احمدی دبیر جشنواره  دهم مرداد نودوچهار

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ مرداد ۹۴ ، ۰۹:۰۶
احمدجعفری

جشنواره طبیعت 7 تا 9 مردادماه با رویکرد هنرهای معاصر در جنگل های بولای دودانگه ساری برگزار می شود/ از سراسر کشور بیش از 60 هنرمند آثار هنری خود را در سبک های لندآرت، پرفورمنس و ویدئوآرت ارائه خواهند داد/مدیرکل ارشاد مازندران حمایت خود را از این جشنواره اعلام کرد.

جشنواره طبیعت با رویکرد هنرهای معاصر در جنگل های بولای دودانگه ساری برگزار می شود.


عبدالرضا احمدی -کارشناس ارشد پژوهش هنر و دبیر این جشنواره- در نشست شورای سیاست گذاری جشنواره طبیعت که با حضور مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران تشکیل شد، گفت: حفظ و صیانت از جنگل ها و رودخانه های کشور به ویژه مواهب طبیعی استان مازندران، یکی از اساسی ترین دغدغه های هنرمندان است.

وی با اشاره به اینکه از سراسر کشور بیش از 60 هنرمند آثار هنری خود را در سبک های لندآرت، پرفورمنس و ویدئوآرت ارائه خواهند داد، اذعان کرد: این هنرمندان از تاریخ 7 تا 9 مرداد با تولید 30 اثر هنری طبیعی در جنگل های بولا از توابع دو دانگه ساری، میزبان جشنواره طبیعت خواهند بود.


احمدی همچنین این جشنواره را از ابتکاراتی دانست که برای نخستین در مازندران اجرا می شود و افزود: پس از پایان جشواره برای احترام به طبیعت، تمام آثار جمع آوری خواهد شد و فقط از طریق فیلم و عکس، انتقال مفاهیم این جشنواره را استمرار خواهیم داد.


در ادامه محمدرضا حسن پور -مدیر روابط عمومی جشنواره و عضو بنیاد تبری- در خصوص ضرورت شکل گیری و برنامه های این جشنواره توضیحاتی ارائه داد و خاطر نشان کرد: مازندران با داشتن بسترهای لازم علمی، فرهنگی، گردشگری و زیست محیطی می تواند همواره فضاهای مناسبی را برای برگزاری چنین برنامه هایی در اختیار دارد.

احد جاودانی -مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران- نیز در این نشست حمایت خود را از جشنواره طبیعت اعلام کرد و گفت: نفس کار در حوزه محیط زیست با زیربنای فعالیت های فرهنگی و هنری بسیار پسندیده است که ما باید در این راه دغدغه های حامیان طبیعت و محیط زیست را به خوبی منعکس کنیم.


وی با تاکید بر ضرورت پرداختن به موضوعات مهم کشور در امر محیط زیست از جمله بحران کم آبی، تبلیغ صرفه جویی در مصرف آب، استفاده صحیح از موهبت های طبیعی و ... گفت: فعالیت جشنواره طبیعت و امثال آن باید با کارشناسی های دقیق به مرحله اجرا در آید و همراهی و همکاری نهادهای دیگر نیز مستلزم استمرار آن خواهد بود.


منبع : خبرگزاری مازندنومه

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۴ ، ۱۱:۴۶
احمدجعفری